شیبا
فارسی به انگلیسی
فرهنگ اسم ها
اسم: شیبا (دختر) (فارسی) (تلفظ: šibā) (فارسی: شيبا) (انگلیسی: shiba)
معنی: شیوا، آشفته، شیفته، ( = شیوا )، شیوا آشفته، پریشان
معنی: شیوا، آشفته، شیفته، ( = شیوا )، شیوا آشفته، پریشان
(تلفظ: šibā) (= شیوا) ، آشفته ، شیفته .
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آشفته شیفته . ۲ - دیوانه ۳ - ( اسم ) افعی .
← شیوۀ بازبینی و ارزیابی برنامه
فرهنگ معین
(شَ یا ش ) ۱ - (ص . ) آشفته . ۲ - شیفته ، دیوانه . ۳ - (اِ. ) افعی .
لغت نامه دهخدا
شیبا. ( ص ، اِ ) از پهلوی چیباک ، شیپاک ، تندرو: آژی شپاک ؛ مار تیز در رفتار، مار شیبا. ( یادداشت مؤلف ). مار افعی.( برهان ) ( انجمن آرا ) ( از جهانگیری ) ( آنندراج ) ( یادداشت مؤلف ). || ( ص ) مار شیبا؛ بگمانم بمعنی گزنده و عذاب دهنده است ، مقابل مار بی زهر که نگزد وعذاب نکند، چه شیب بمعنی عذاب است. ( یادداشت مؤلف ). موذی : مار شیبا؛ مار گزنده. مار موذی :
کسی کش مار شیبا برجگر زد
ورا تریاق سازد نی طبرزد.
جهان از زخم آنها ناشکیبا.
جدائی را چو شیبا مار بینی.
بکف قباله دعوی چو مار شیبائی .
کسی کش مار شیبا برجگر زد
ورا تریاق سازد نی طبرزد.
( ویس و رامین ).
سر دیوار او پر مار شیباجهان از زخم آنها ناشکیبا.
( ویس و رامین ).
کنون بِپْسیچ تا تیمار بینی جدائی را چو شیبا مار بینی.
( ویس و رامین ).
وکیل و قاضیم اندر گذر کمین کرده است بکف قباله دعوی چو مار شیبائی .
حافظ.
|| شیفته و دیوانه که افسون نپذیرد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). || آشکار. هویدا. ظاهر. || زر و طلا. ( ناظم الاطباء ).فرهنگ عمید
مار افعی: سر دیوار او پُر مار شیبا / جهان از زخم او شد ناشکیبا (فخرالدین اسعد: ۱۸۷ ).
دانشنامه عمومی
شیبا (به ژاپنی: 芝, Shiba) یکی از محله های توکیو پایتخت ژاپن است که در منطقهٔ میناتو واقع شده است.
جی آر، خط یامانوته، ایستگاه تاماچی
متروی توئی، خط میتا، ایستگاه میتا
جی آر، خط یامانوته، ایستگاه تاماچی
متروی توئی، خط میتا، ایستگاه میتا
wiki: شیبا
شیبا (ابهام زدایی). شیبا ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
شیبا
پارک شیبا
شیبا
پارک شیبا
wiki: شیبا (ابهام زدایی)
فرهنگستان زبان و ادب
{PERT} [مدیریت-مدیریت پروژه] ← شیوۀ بازبینی و ارزیابی برنامه
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی شِیباً: پیرها (جمع أشیب)
معنی شَیْباً: به جهت پیری
معنی ﭐشْتَعَلَ: شعله ور شد -درخشید(ﭐشْتَعَلَ ﭐلرَّأْسُ شَیْباً :موهای سفید را به شعله تشبیه کرده است)
ریشه کلمه:
شیب (۳ بار)
«شِیب» (بر وزن سیب) جمع «اشیب» به معنای «پیر» است، و در اصل از مادّه «شیب» (بر وزن عیب) و «مشیب» به معنای سفید شدن مو گرفته شده.
سفید شدن موی همچنین است (راغب) «شاب الرجل یشیب شیباً: لبیض شعره» . آن درکنایه از پیری است. شیب به کسر اول. در آیه . جمع اشیب به معنی پیران، موو سفیدان است (مجمع) . سپس از بعد ضعف و طفولیت قدرت و نیروی جوانی داد، آنگاه از بعد جوانی ناتوانی و پیری قرار داد. صحاح از اصعی نقل میکند: شیب سفیدی موی و مشیب وارد شدن بدان وقت است .
معنی شَیْباً: به جهت پیری
معنی ﭐشْتَعَلَ: شعله ور شد -درخشید(ﭐشْتَعَلَ ﭐلرَّأْسُ شَیْباً :موهای سفید را به شعله تشبیه کرده است)
ریشه کلمه:
شیب (۳ بار)
«شِیب» (بر وزن سیب) جمع «اشیب» به معنای «پیر» است، و در اصل از مادّه «شیب» (بر وزن عیب) و «مشیب» به معنای سفید شدن مو گرفته شده.
سفید شدن موی همچنین است (راغب) «شاب الرجل یشیب شیباً: لبیض شعره» . آن درکنایه از پیری است. شیب به کسر اول. در آیه . جمع اشیب به معنی پیران، موو سفیدان است (مجمع) . سپس از بعد ضعف و طفولیت قدرت و نیروی جوانی داد، آنگاه از بعد جوانی ناتوانی و پیری قرار داد. صحاح از اصعی نقل میکند: شیب سفیدی موی و مشیب وارد شدن بدان وقت است .
wikialkb: شِیبا
جدول کلمات
اشفته
پیشنهاد کاربران
نام دخترانه است به معنای: هوشیار و زرنگ، تیز کار و تیز فهم، قابل و لایق در کار های امور منزل، باسلیقه در کار هایکه ظرافت و نظافت زیاد در کار است.
اسمی اصیل، پر وقار، بسیار زیبا و کمیاب است که دو معنی کاملا متفاوت دارد یکی به معنی عشق و دیگری به معنی مار.
مهربون. ساده. بی ریاح. مظلوم
کم یاب
به کردی یعنی نسیم ملایم
شیبا : /šibā/ شیبا ( = شیوا ) ، آشفته، شیفته. اسم شیبا مورد تاییدثبت احوال کشور برای نامگذاری دختران است .
دختری چون شاهین قوی و بلندپرواز
شیبا : باد خنک ، شیبا اسم دخترانه کردی است
دختر پادشاه
کلمات دیگر: