کلمه جو
صفحه اصلی

خداطلب

فرهنگ اسم ها

اسم: خداطلب (پسر) (فارسی، عربی)
معنی: خدا ( فارسی ) + طلب ( عربی ) خداجو

فرهنگ فارسی

جوینده خدا طلب کننده خدا

لغت نامه دهخدا

خداطلب. [ خ ُ طَ ل َ ] ( نف مرکب ) جوینده خدا. طلب کننده خدا. جستجوکننده خدا. کنایه از باایمان و متقی است. صوفیان را عقیده آن است که در هرچه نگرند روی حق بینند و از این جهت آنان در همه اشیاء خداطلب و طلبکار خدایند و «خداطلب » و «طلبکار خدا» در ادبیات صوفیان بسیار دیده میشود و از آن جمله است بیت زیر :
ای آنکه طلب کار خدایی بخود آ
از خود بطلب کز تو جدا نیست خدا.
؟


کلمات دیگر: