خرم دل
فارسی به انگلیسی
gladsome, ebullient, euphoric, high-spirited, playful
gladsome
فرهنگ اسم ها
اسم: خرم دل (دختر) (فارسی) (تلفظ: kh.-del) (فارسی: خرّمدل) (انگلیسی: khorram-del)
معنی: شاد، شادان، خوش دل
معنی: شاد، شادان، خوش دل
(تلفظ: xorram del) شاد ، شادان .
فرهنگ فارسی
مشعوف خوشدل
لغت نامه دهخدا
خرم دل. [ خ ُرْ رَ دِ ]( ص مرکب ) مشعوف. خوشدل. ( ناظم الاطباء ) :
نشست از بر تخت پرمایه سام
ابا زال خرم دل و شادکام.
درستند و خرم دل و شادکام.
که خوشی گزین زین سپنجی سرای.
که خرم دل آیم چو آیم بتو.
طرب سازید و روی غم نبینید.
نشست از بر تخت پرمایه سام
ابا زال خرم دل و شادکام.
فردوسی.
زواره فرامرز و دستان سام درستند و خرم دل و شادکام.
فردوسی.
چنین گفت خرم دلی رهنمای که خوشی گزین زین سپنجی سرای.
فردوسی.
چنان گرم کن عزم رایم بتوکه خرم دل آیم چو آیم بتو.
نظامی.
شما خندان و خرم دل نشینیدطرب سازید و روی غم نبینید.
نظامی.
کلمات دیگر: