کلمه جو
صفحه اصلی

شفویه

فرهنگ فارسی

لبی و منسوب به لب تانیث شفوی

لغت نامه دهخدا

( شفویة ) شفویة. [ش َ ف َ وی ی َ ] ( ع ص نسبی ) لبی و منسوب به لب. ( ناظم الاطباء ). تأنیث شفوی. لبی. از لب. حروف شفویه : ب ، پ ، ف ، م ، و. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به شفوی شود.

شفویة. [ش َ ف َ وی ی َ ] (ع ص نسبی ) لبی و منسوب به لب . (ناظم الاطباء). تأنیث شفوی . لبی . از لب . حروف شفویه : ب ، پ ، ف ، م ، و. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به شفوی شود.



کلمات دیگر: