نام تیره ایست از شعبه شیبانی از ایلات عرب در خمسه فارس
صباحی
فرهنگ فارسی
نام تیره ایست از شعبه شیبانی از ایلات عرب در خمسه فارس
لغت نامه دهخدا
صباحی . [ ص ُ ] (اِخ ) عبدالحرب بن زیدبن صفوان بن صباح وی از جانب قوم خود به رسالت نزد پیغمبر شد و آن حضرت او را عبداﷲ نامید. (الانساب سمعانی ص 349 ورق الف ).
صباحی . [ ص ُ ] (اِخ ) محمدبن سلیمان بن محمدصباحی معلم . مکنی به ابوعمرو. او از عیسی بن شعیب قسملی و عاصم بن سلیمان کوفی و از وی قاسم بن نصر محرومی (مخزومی ؟) و هشام بن علی سیرافی روایت کنند. و گفته اند که نام او سلیمان است . (سمعانی ص 349 ورق الف ).
صباحی . [ ص ُ ] (اِخ )وی از اولاد صباح بن لکیزبن اقصی بن عبدقیس و مکنی به حیزه است و از پیغمبر روایت کند و از این قبیله جز وی کسی پیغمبر را درک نکرد. (سمعانی ص 349 ورق الف ).
صباحی . [ ص ُ حی ی ] (ع ص ) دم صباحی ؛ خون سخت سرخ . (منتهی الارب ).
صباحی. [ ص ُ حی ی ] ( ع ص ) دم صباحی ؛ خون سخت سرخ. ( منتهی الارب ).
صباحی. [ ص ُ ] ( اِخ )وی از اولاد صباح بن لکیزبن اقصی بن عبدقیس و مکنی به حیزه است و از پیغمبر روایت کند و از این قبیله جز وی کسی پیغمبر را درک نکرد. ( سمعانی ص 349 ورق الف ).
صباحی. [ ص ُ ] ( اِخ ) عبدالحرب بن زیدبن صفوان بن صباح وی از جانب قوم خود به رسالت نزد پیغمبر شد و آن حضرت او را عبداﷲ نامید. ( الانساب سمعانی ص 349 ورق الف ).
صباحی. [ ص ُ ] ( اِخ ) محمدبن سلیمان بن محمدصباحی معلم. مکنی به ابوعمرو. او از عیسی بن شعیب قسملی و عاصم بن سلیمان کوفی و از وی قاسم بن نصر محرومی ( مخزومی ؟ ) و هشام بن علی سیرافی روایت کنند. و گفته اند که نام او سلیمان است. ( سمعانی ص 349 ورق الف ).
صباحی. [ ص َب ْ با ] ( اِخ ) نام تیره ای است از شعبه شیبانی از ایلات عرب در خمسه فارس. ( جغرافیای سیاسی مسعود کیهان ص 87 ).
صباحی. [ ص َب ْ با ] ( اِخ ) سمعانی گوید: گمان دارم بطنی از سهم اند. رجوع به صباح شود.
صباحی. [ ص َب ْ با ] ( اِخ ) احمدبن حسین بن هارون صباحی مکنی به ابوبکر. وی از قبیله صباح است از بنی سهم. ( الانساب سمعانی ص 349 ورق الف ).
صباحی. [ ص َب ْ با ] ( اِخ ) یزیدبن سعید اسکندرانی مکنی به ابوخالد. ابوسعیدبن یونس گوید: او را به موالی بنی سهم نسبت کرده اند و گوید وی از مالک بن انس و لیث بن سعد و همام بن اسماعیل و عبداﷲبن وهب روایت کند. وی به صفر سال 249 هَ. ق. درگذشت و او آخرین کس در مصر است که از مالک روایت کرد. ( الانساب سمعانی ص 349 ).
صباحی. [ ص َب ْ با ] ( اِخ ) یزیدبن سعید مدینی. وی دو حدیث از مالک بن انس روایت کند. ( الانساب سمعانی ص 349 ورق الف ).
صباحی . [ ] (اِخ ) رجوع به حارث بن عیسی ... شود.
صباحی . [ ص َب ْ با ] (اِخ ) احمدبن حسین بن هارون صباحی مکنی به ابوبکر. وی از قبیله ٔ صباح است از بنی سهم . (الانساب سمعانی ص 349 ورق الف ).
صباحی . [ ص َب ْ با ] (اِخ ) سمعانی گوید: گمان دارم بطنی از سهم اند. رجوع به صباح شود.
صباحی . [ ص َب ْ با ] (اِخ ) نام تیره ای است از شعبه ٔ شیبانی از ایلات عرب در خمسه ٔ فارس . (جغرافیای سیاسی مسعود کیهان ص 87).
صباحی . [ ص َب ْ با ] (اِخ ) یزیدبن سعید اسکندرانی مکنی به ابوخالد. ابوسعیدبن یونس گوید: او را به موالی بنی سهم نسبت کرده اند و گوید وی از مالک بن انس و لیث بن سعد و همام بن اسماعیل و عبداﷲبن وهب روایت کند. وی به صفر سال 249 هَ . ق . درگذشت و او آخرین کس در مصر است که از مالک روایت کرد. (الانساب سمعانی ص 349).
صباحی . [ ص َب ْ با ] (اِخ ) یزیدبن سعید مدینی . وی دو حدیث از مالک بن انس روایت کند. (الانساب سمعانی ص 349 ورق الف ).
دانشنامه عمومی
این روستا در دهستان سلطان آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۱ نفر (۴۷خانوار) بوده است.