کلمه جو
صفحه اصلی

شاپور یکم

دانشنامه عمومی

شاپور یکم (𐭱𐭧𐭯𐭥𐭧𐭥𐭩) که با عنوان شاپور بزرگ نیز شناخته می شود، دومین شاه شاهنشاهی ساسانی که پس از مرگ پدرش اردشیر بابکان، مؤسس شاهنشاهی ساسانی، در ۱۲ آوریل ۲۴۰ میلادی به شاهنشاهی ساسانی رسید. وی قبل از رسیدن با سلطنت به عنوان نایب السلطنه پدرش، در نبردهای زیادی علیه پارتیان شرکت جست و توانست جایگاهی رفیعی در نزد پدرش پیدا کند. پس از مرگ پدرش حکمرانی سلطنت را در دست گرفت و در ابتدای سلطنت خویش با دعوت دینی مانی رو به رو شد؛ و شاپور هم از او حمایت نمود و از طریق مانی توانست اوضاع داخلی کشور را بهبود ببخشد. در خصوص اداره اوضاع دینی کشور می توان گفت که شاپور همانند پدر خویش توانایی اداره این امور را نداشته است بنابراین ادره این امور را به عهده یک روحانی به نام کرتیر گذاشته بود و کرتیر هم قوانین مذهبی جدیدی را برای حکومت ساسانی تصویب نمود. شاپور در زمان سلطنت خویش در سه دوره با رومیان نبرد کرد. در دوره اول جنگ ها دو جنگ با رومیان را پشت سر گذرانید. نبرد اول که راسائنا نام داشت، نبردی بود که از زمان پدر او اردشیر، این نبرد شکل گرفته بود و همچنان در زمان شاپور ادامه داشت. در نبرد دوم سپاه ایران به همراه سپاه رومیان در محلی بنام مشیک رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. اما سرانجام به شکست سپاهیان روم منجر شد و قرارداد ۲۴۱ میلادی هم از جمله پیامدهای منفی این جنگ با رومیان بود و از پیامدهای مثبت این جنگ برای ساسانیان، بدست آوردن سرزمین ارمنستان بود که از جمله مهمترین شهرهای این دوران بشمار می رفت. در دوره دوم جنگ های شاپور از سال ۲۵۲ تا ۲۵۳ میلادی جنگ هایش را علیه امپراتوری روم آغاز کرد و توانست در این جنگ ها شکست سنگینی را به رومیان تحمیل کند و یک ارتش قوی را رومی را در نبرد بربلیسوس شکست دهد و استان های شرقی را به چنگ خود درآورد. دوره سوم جنگ ها در اثر شکسته شدن قرارداد ۲۴۴ میلادی جنگ دیگری میان ایران و روم درگرفت و ایرانیان توانستند علاوه بر شکست دادن رومیان انطاکیه را نیز از آن خود کنند. در این دوره باز هم شاهد حملات رومیان به سمت شرق هستیم و سرانجام در این دوره از جنگ ها گوردیانوس فرمانده رومی جان خود را از دست می دهد و فیلیپ عرب هم مجبور به خراج گزار شد و در نهایت والریانوس هم اسیر سپاه ساسانی شد. در خصوص شیوه نظام پولی این دوره می توان گفت که شاپور از شیوهٔ ساختاری پدر خویش استفاده نمود و شکلی که برای سکه های خود تصویب کرده بود همانند دوران پدرش بود. شاپور در زمان حکمرانی خویش رفتار مناسبی با تمام ادیان داشت به طوری که با تمام مسیحیان و زرتشتیان و یهودیان سرزمین خویش به طور یکسان رفتار می کرد و احترامی که به این ادیان می گذاشت سبب آرامش و استقلال دینی این ادیان شد. شاپور در زمان حیات خویش شهرهای فراوانی را بنا کرده بود از جمله این شهرها بیشاپور است که این شهر به همراهی اسیران رومی ساخته شده بود. علاوه بر بیشاپور، گندی شاپور هم که یکی از مراکز مهم علمی و پزشکی این دوران شناخته شده در زمان شاپور بنا شده است. شاپور علاوه بر بنا کردن شهرها به بازسازی شهرها نیز پرداخته است که یکی از این شهرها پیروز شاپور بوده که محل جمع آوری تجهیزات نظامی بوده است. یکی از میراث ارزشمندی که شاپور از خود بجای گذاشته، کتیبه ای در کعبهٔ زرتشت است که اطلاعات مهمی در خصوص سرزمین های ایرانشهر را ارائه می کند. علاوه بر کتیبه زرتشت می توان به سایر میراث شاپور از جمله غار شاپور و دیگر نقوش او در نقش رستم و حاجی آباد و تنگ براق و … اشاره نمود. سرانجام شاپور در سیزدهمین دوره حکومت خود در ۲۷ می ۴۷۰ یا ۴۷۲ در شهر بیشاپور بر اثر بیماری جان خود را از دست می دهد و حکومت را به پسرش هرمز اردشیر واگذار می کند.شهر و ارگ دورا اروپوس   تونلی که در جریان محاصره دورا اروپوس در سال ۲۵۶ میلادی توسط ساسانیان کنده شده است.   نگاره ای از دیوار فروریخته قلعه که در طول محاصره سقوط کرد.   دیوار جنوبی دورا اروپوس در امتداد یک دره عمیق، که یکی از حملات ساسانیان از این ناحیه قلعه صورت گرفته است.   ارگ دورا اروپوس   ارگ دورا اروپوس
سه تن از پادشاهان ساسانی و شخصیت های مهم دیگری در دورهای بعد شاهنشاهی ساسانی به این نام شناخته شده اند. نام شاپور برگرفته شده از ریشهٔ ایرانی باستان xšāyaθiyahyā-puθra به معنی «پسر پادشاه» است و در اصل باید عنوانی برای افراد باشد که بعدها در قرن ۲ میلادی به عنوان نام شخصی به کار گرفته شده است. اگر چه در اسامی پادشاهان پارتی در تواریخ عربی - ایرانی (همچون ابوریحان بیرونی) نیز دیده می شود. صورت های دیگر این نام شامل پارتی šhypwhr؛ ساسانی šhpwr-y؛ پهلوی - مانوی š’bwhr؛ پهلوی کتاب نویس šhpwhl؛ ارمنی šapowh؛ سریانی šbwhr؛ سغدی š’p(‘)wr؛ یونانی Sapur ,Sabour ,Sapuris؛ لاتین Sapores ;Sapor؛ عربی سابور و شابور؛ و فارسی نو شاپور، شاهپور و شاهفور است.
شاپور پسر اردشیر بابکان، دومین شاهنشاه ساسانی است که گزارش های تاریخیِ گوناگونی در مورد نیا و نسب اردشیر و پسرش شاپور وجود دارد. برای نمونه براساس گفتهٔ طبری، اردشیر پسر بابک پسر ساسان بوده است. در روایتی دیگر که در کارنامهٔ اردشیر بابکان ذکر شده، و شاهنامهٔ فردوسی نیز آن را گفته است، چنین آمده است که اردشیر، زادهٔ ازدواج ساسان ــ فردی از نوادگان دارا ــ با دختر بابک، حاکمی محلی در ایالت پارس بوده است. در کتاب کارنامهٔ اردشیر بابکان که در دوران پس از زندگی اردشیر بابکان نوشته شده است، وی «اردشیر کی بابکان از تخمهٔ ساسان و از ناف دارا شاه» خوانده شده است. دریایی براساس این گفته اذعان می کند که اردشیر می توانسته است نسب خود را به هر آن که می توانسته نسبت دهد؛ انتساب اردشیر به کیانیان اسطوره ای با لقب «کی» در کنار پیوند دادن خویش به «ساسان» که ایزدی نگهبان و اسرارآمیز می بوده و همچنین دارا ــ که احتمالاً تلفیقی بوده باشد از داریوش یکم و دوم هخامنشی با دارای یکم و دوم از دودمان شاهان محلی پارس ــ، نشان از تبار ساختگی او می دارد. با این حال نریات دیگری نیز در باب نسب اردشیر بابکان وجود دارد که روایت متفاوتی از نسب و نیا وی می دهند اما براساس گفتهٔ حمدالله مستوفی در کتاب تاریخ گزیده، اردشیر پس شکست دادن اردوان، دختر وی آواز را به ازدواج خود درآورد اما پس از مدتی آواز قصد مسموم کردن اردشیر را داشت اما شاهنشاه ساسانی متوجه شد و دستور قتل وی را صادر کرد اما آواز اعلام کرد که حامله ست و از آنجایی اردشیر فاقد فرزند و پسر بود، به توصیهٔ وزیر خود از مزگ وی صرف نظر کرد و پس از چند ماه شاپور پسر وی متولد شد.
علاوه بر تاریخ گزیده، شاهنامه فردوسی، ابن اثیر، حبیب السیر، طبری و … این موضوع را تصدیق می کنند. اما با توجه به مدت سلطنت اردشیر پس از مرگ اردوان، ۱۴ سال بوده است، به سختی می توان این روایت را پذیرفت؛ چرا که از این داستان این نتیجه به دست می آید که شاپور در این زمان که بر تخت می نشیند، ۱۳ ساله بوده است. در واقع شاهنشاهی شاپور از اواخر دوره حکومت پدرش شروع شد و قبل از آن به عنوان شریک وی را در کنترل شاهنشاهی ساسانی یاری می کرد.


کلمات دیگر: