کلمه جو
صفحه اصلی

کماته

فرهنگ فارسی

کمیت - گردیدن اسب

لغت نامه دهخدا

کماتة. [ ک َ ت َ ] (ع مص ) کمیت گردیدن اسب . (از منتهی الارب ) (آنندراج ): کمت الفرس کمتاً و کمتة و کماتة؛ کمیت گردید اسب .(از اقرب الموارد). و رجوع به کَمت و کُمَیت شود.


( کماتة ) کماتة. [ ک َ ت َ ] ( ع مص ) کمیت گردیدن اسب. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ): کمت الفرس کمتاً و کمتة و کماتة؛ کمیت گردید اسب.( از اقرب الموارد ). و رجوع به کَمت و کُمَیت شود.


کلمات دیگر: