کلمه جو
صفحه اصلی

کم اوفتادن

فرهنگ فارسی

به ندرت ودیر پیدا شدن . کمتر یافته شدن .

لغت نامه دهخدا

کم اوفتادن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به ندرت و دیر پیدا شدن. کمتر یافته شدن. کمتر بدست آمدن :
افتاده تو شد دلم ای دوست دست گیر
در پای مفکنش که چنین دل کم اوفتد.
سعدی.
- کم اوفتادن مراد در کمند ؛ به سختی برآورده شدن آرزو :
کسی را که همت بلند اوفتد
مرادش کم اندرکمند اوفتد.
( بوستان ).


کلمات دیگر: