کلمه جو
صفحه اصلی

کمالیون

فرهنگ فارسی

پیروان مصطفی کمال پاشا

لغت نامه دهخدا

کمالیون. [ ک َ لی یو ] ( معرب ، اِ ) نوعی از مازریون است و آن سیاه می باشد. گرم و خشک است در چهارم. بر برص و بهق و نمش طلا کنند نافع آید. ( برهان ) ( آنندراج ). نوعی از مازریون. ( ناظم الاطباء ). خامالیون. خامالاون. خامالا. ( فرهنگ فارسی معین ). شیخ الرئیس در مفردات قانون گوید: صنفی از مازریون اسود است و قتال باشد و آن را خامالیون نیز نامند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به خامالیون شود.

کمالیون. [ ک َ لی یو ] ( اِخ ) پیروان مصطفی کمال پاشا. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کمال پاشا ( آتاتورک ) شود.

کمالیون . [ ک َ لی یو ] (اِخ ) پیروان مصطفی کمال پاشا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کمال پاشا (آتاتورک ) شود.


کمالیون . [ ک َ لی یو ] (معرب ، اِ) نوعی از مازریون است و آن سیاه می باشد. گرم و خشک است در چهارم . بر برص و بهق و نمش طلا کنند نافع آید. (برهان ) (آنندراج ). نوعی از مازریون . (ناظم الاطباء). خامالیون . خامالاون . خامالا. (فرهنگ فارسی معین ). شیخ الرئیس در مفردات قانون گوید: صنفی از مازریون اسود است و قتال باشد و آن را خامالیون نیز نامند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به خامالیون شود.



کلمات دیگر: