کلمه جو
صفحه اصلی

کمار

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان دیزمار باختری بخش ورزقان شهرستان اهر( آذربایجان شرقی ) واقع در ۱۱ کیلومتری باختر خروانق کوهستانی و معتدل دارای ۱۷۷۸ تن سکنه .
زالزالک وحشی . ولیک . ولیک را در لاهیجان کمار گویند.

لغت نامه دهخدا

کمار. [ ک ُ ] ( اِ ) زالزالک وحشی. ولیک. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ولیک را در هیجان کمار گویند. ( جنگل شناسی ج 2 ص 236 ). و رجوع به ولیک و زالزالک شود.

کمار. [ ک ُ ] ( اِخ ) کوه مار. دهی از دهستان دیزمار باختری است که در بخش ورزقان شهرستان اهر است و 1778 تن سکنه دارد. این ده در دو محل به فاصله پانصد گز به نام کمار بالا ( علیا ) و کمار پایین ( سفلی ) معروف است. سکنه کمار بالا 1162 نفر است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

کمار. [ ک ُ ] (اِ) زالزالک وحشی . ولیک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ولیک را در هیجان کمار گویند. (جنگل شناسی ج 2 ص 236). و رجوع به ولیک و زالزالک شود.


کمار. [ ک ُ ] (اِخ ) کوه مار. دهی از دهستان دیزمار باختری است که در بخش ورزقان شهرستان اهر است و 1778 تن سکنه دارد. این ده در دو محل به فاصله ٔ پانصد گز به نام کمار بالا (علیا) و کمار پایین (سفلی ) معروف است . سکنه کمار بالا 1162 نفر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).



کلمات دیگر: