کلمه جو
صفحه اصلی

صربی

فارسی به انگلیسی

serbian

Serbian


فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به صربستان از اهل صربستان .

لغت نامه دهخدا

صربی. [ ص َ با ] ( ع اِ ) بَحیرَة، لانهم کانوا لایحلبونها الا للضیف فیجتمع اللبن فی ضرعها. ( اقرب الموارد ). و آن ماده شتر یا گوسفند است که در جاهلیت هرگاه ده بطن میزاد گوش او را شکافته ، سر میدادند تا برود و بچرد هرجا که خواهد، و نمی دوشیدند او را مگر برای مهمان پس جمع می شد شیر در پستان وی گویا بازداشته شده است : یقال شاة صربی ؛ یعنی گوسفند که شیر در پستان جمع شده باشد. ( منتهی الارب ).

دانشنامه عمومی

صِربی ممکن است در یکی از این سه معنا به کار رود:
زبان صربی که یکی از زبان های اسلاوی شاخه جنوبی و بر پایه گویش اشتوکاوی است و برخی آن را با زبان کرواتی و زبان بوسنیائی یکسان می دانند.
صرب ها که از اقوام اسلاو هستند و بیشتر در صربستان و جمهوری صربرنیتسا در کشور بوسنی هرزگووین زندگی می کنند.
صربستانی که به اتباع و اهالی کشور صربستان گفته می شود.


کلمات دیگر: