کلمه جو
صفحه اصلی

منتسج

فرهنگ فارسی

آب یاریگی که از وزیدن باد های مورب موجهای متقاطع در آن پدید آید .

لغت نامه دهخدا

منتسج. [ م ُ ت َ س َ ] ( ع ص ) بافته شده. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

منتسج. [ م ُ ت َ س ِ ] ( ع ص ) آب یا ریگی که از وزیدن بادهای مورب موجهای متقاطع در آن پدید آید. ( ناظم الاطباء ).

منتسج . [ م ُ ت َ س َ ] (ع ص ) بافته شده . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).


منتسج . [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) آب یا ریگی که از وزیدن بادهای مورب موجهای متقاطع در آن پدید آید. (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: