کلمه جو
صفحه اصلی

کاراگاه


مترادف کاراگاه : ( کارآگاه ) بازرس، جاسوس، مفتش، منهی، باخبر، مطلع

فارسی به انگلیسی

detective, dick, gumshoe, sleuth

فارسی به عربی

عین , مخبر

مترادف و متضاد

eye (اسم)
بینایی، دهانه، کاراگاه، باجه، عین، چشم، دیده، سوراخ سوزن، مرکز هر چیزی، دکمه یا گره سیب زمینی

detective (اسم)
کارگاه، کاراگاه

beagle (اسم)
جاسوس، کاراگاه، تازی شکاری پاکوتاه

informer (اسم)
مبلغ، جاسوس، کاراگاه، خبر رسان، خبر بر، خبر دهنده، خبرچین، سخن چین، اگاهگر

sleuth (اسم)
کاراگاه

bloodhound (اسم)
کاراگاه

gumshoe (اسم)
کاراگاه

فرهنگ فارسی

( کار آگاه ) بازرس آگاهی پلیس مخفی

فرهنگ معین

( کارآگاه ) (ص مر. ) ۱ - مخبر، جاسوس . ۲ - پلیسی که لباس شخصی به تن می کند.

لغت نامه دهخدا

( کارآگاه ) کارآگاه. ( ص مرکب ) کارآگه. منهی باشد که اخبار باز رساند. ( صحاح الفرس ). کسی را گویند که از حقیقت کار آگاه و باخبر باشد و مردم صاحب فراست و منهی را نیز گویند یعنی مردمی که اخبار باطراف برسانند و قاصد و جاسوس رانیز گفته اند. ( برهان ). هوشیار و آگاه از کار و بمعنی منهی که اخبار باز رساند. ( انجمن آرای ناصری ). منهی. خبره. پلیس مخفی. ( فرهنگستان ) . مشرف. بازرس آگاهی. پلیس خفیه :
در فضای شرق و غرب از حزم او
سال و مه منهی و کارآگاه باد.
ابوالفرج رونی.
سوی جاهش سهم غیرت تیز تاز
چون خرد منهی و کارآگاه باد.
سنائی.
|| منجم را نیز کارآگاه میگویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || مورخ. ( ناظم الاطباء ). || صیرفی. ( یادداشت بخط دهخدا ). || اصحاب فراست و اهل تجربه. ( برهان ).

فرهنگ عمید

( کارآگاه ) ۱. کسی که از حقیقت و چگونگی کاری و امری باخبر است.
۲. (اسم ) کارمند ادارۀ آگاهی، پلیس مخفی.
۳. (اسم ) [مجاز] جاسوس.
۴. (اسم ) [قدیمی] منجم.
۵. [قدیمی] خبردهنده.

دانشنامه عمومی

کارآگاه. کارآگاه، در حقیقت، فردی است که به وسیلهٔ مدارک موجود، مثلاً در صحنهٔ جرم، مطلب مهم و حائز اهمیتی را کشف می کند. کارآگاه های پلیس، از آثار انگشت، آثار دی ان ای، ردپاها و مسائلی مانند این، در کشفیات و استنتاج هایشان بهره می گیرند. همچنین، آن ها از طریق گفتگو با افراد حاضر در صحنهٔ جنایت، یا افرادی که به نحوی با جنایت مرتبطند و با تحقیق در رابطه با سابقهٔ افراد، اطلاعاتی راجع به جرم و جنایت کسب می کنند. لازم نیست که حتماً قتلی روی داده باشد. در سرقت ها، آدم ربایی ها، باج گیری ها و مسائل دیگری مانند این نیز، کارآگاه ها وارد عمل می شوند.
فرانسیس ویدوک
فرانسیس ویدوک اولین کارآگاه جهان به شمار می رود. او در سال ۱۷۷۵ در فرانسه دیده به جهان گشود. ویدوک زمانی سرباز بود ولی جذب نیروی پلیس شد. عده زیادی معتقدند که ویدوک اولین خالق بخش کارآگاهی اداره های پلیس، خالق اولین دفتر کارآگاه خصوصی و حتی خالق اولین داستان های کارآگاهی است. ویکتور هوگو شخصیت بازرس ژاور در رمان بینوایان را بر اساس او خلق کرده است.
جی ادگار

واژه نامه بختیاریکا

( کارآگاه ) جورا

پیشنهاد کاربران

detective

پلیس خصوصی

کارآگاه:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " کارآگاه" می نویسد : ( ( کارآگاه در پهلوی در ریخت کاریآگاس kār - āgās و آگاهی در ریخت آگاسیهāgāsīh بکار می رفته است. در معنی خبر چین و " نهانگزار ". ) )
( ( ز کار آگهان آگهی یافتم
بدین آگهی تیز بشتافتم. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 332. )



کلمات دیگر: