مترادف طاحن : آسیا، آسیاب بادی، طاحونه، آسیابان، آردکننده، گاوخرمن کوب
طاحن
مترادف طاحن : آسیا، آسیاب بادی، طاحونه، آسیابان، آردکننده، گاوخرمن کوب
مترادف و متضاد
۱. آسیا، آسیاب بادی، طاحونه،
۲. آسیابان، آردکننده
۳. گاوخرمنکوب
لغت نامه دهخدا
طاحن. [ ح ِ] ( ع ص ) آردکننده. || گاوی که در مرکز خرمن بندند وقت کوفتن خرمن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
فرهنگ عمید
آردکننده.
کلمات دیگر: