کلمه جو
صفحه اصلی

قابل انعقاد


برابر پارسی : پیوند پذیر، بربستنی

فرهنگ فارسی

انعقاد پذیر منعقد شدنی

لغت نامه دهخدا

قابل انعقاد. [ ب ِ ل ِ اِ ع ِ ] ( ص مرکب ) انعقادپذیر. منعقد شدنی.


کلمات دیگر: