برابر پارسی : چوبدست، چوب، چماق
باتوم
برابر پارسی : چوبدست، چوب، چماق
فارسی به انگلیسی
Mace, truncheon
فرهنگ فارسی
وسیلۀ کوتاه و باریک چوبی یا فلزی یا پلاستیکی که مأموران پلیس یا نگهبانان از آن بهعنوان سلاح استفاده میکنند متـ . راستباتوم
شهری در اتحاد جماهیر شوروی ( گرجستان ) کرسی آجاری منتهی الیه راه آهن سرتاسری قفقاز ۹۴٠٠٠ سکنه . بندریست در ساحل بحر اسود صادر کننده نفت روغن میوه تنباکو و ابریشم .
( اسم ) ۱ - چوبکی که پاسبانان بر کمر آویزان کنند و در موقع لزوم با آن حمله نمایند.
( اسم ) ۱ - چوبکی که پاسبانان بر کمر آویزان کنند و در موقع لزوم با آن حمله نمایند.
فرهنگ عمید
باتون#NAME?
= باتون
دانشنامه عمومی
باتوم، باطوم یا باتون، میلهٔ کوتاهی از چوب یا لاستیک است که نیروهای پلیس و پاسبانان بر کمر می آویزند و برای سرکوب کردن شورش و جنجال از آن استفاده می کنند.
wiki: باتوم
فرهنگستان زبان و ادب
{baton, cudgel, clu} [علوم نظامی] وسیلۀ کوتاه و باریک چوبی یا فلزی یا پلاستیکی که مأموران پلیس یا نگهبانان از آن به عنوان سلاح استفاده می کنند
متـ . راست باتوم
پیشنهاد کاربران
برگرفته از ریشه ی لاتین baton
وسیله ای چوب مانند که توسط مجریان قانون مورد استفاده قرار میگیرد ( عصای افسران )
وسیله ای چوب مانند که توسط مجریان قانون مورد استفاده قرار میگیرد ( عصای افسران )
کلمات دیگر: