کلمه جو
صفحه اصلی

وارسی


مترادف وارسی : بررسی، پی جویی، تحقیق، تفتیش، تفحص، جست وجو، رسیدگی، غور، فحص، کاوش، ممیزی

فارسی به انگلیسی

check, control, inspection, probe, scrutiny, verification, investigation, search

investigation, search, verification


check, control, inspection, probe, scrutiny, verification


مترادف و متضاد

checkout (اسم)
وارسی

بررسی، پی‌جویی، تحقیق، تفتیش، تفحص، جستجو، رسیدگی، غور، فحص، کاوش، ممیزی


فرهنگ فارسی

بازرسی، رسیدگی به کاری یاچیزی، ممیزی
(اسم ) ۱ - سرکشی بکاری تفتیش . ۲ - ممیزی

فرهنگ معین

(رَ ) (اِمص . ) بازرسی ، به دقت رسیدگی کردن .

لغت نامه دهخدا

وارسی. [ رَ ] ( حامص مرکب ) بازرسی.سرکشی. تفتیش. به معنی سرکشی و بازدید است بر کارهای سپرده به خود یا بر کارهایی که خود به دیگری سپرده.( از فرهنگ ترکتازان ). رسیدگی کردن به چیزی یا به کاری. ممیزی. رسیدگی و دقت و غوررسی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

بازرسی، رسیدگی به کاری یا چیزی، ممیزی.

دانشنامه عمومی

ورسی (به ایتالیایی: Varsi) یک کومونه در ایتالیا است که در استان پارما واقع شده است.
فهرست شهرهای ایتالیا
ورسی ۷۹٫۶ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۳۵۲ نفر جمعیت دارد و ۴۲۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
برسی کرد. انجام داد
Vara si

کنترل

بازرسی، بررسی، پی جویی، تحقیق، تفتیش، تفحص، جست وجو، رسیدگی، غور، فحص، کاوش، ممیزی


کلمات دیگر: