مترادف سابقه شدن : سنت شدن، رسم شدن، عادت شدن، پیشینه شدن، به جا ماندن، اثر به جا گذاشتن
سابقه شدن
مترادف سابقه شدن : سنت شدن، رسم شدن، عادت شدن، پیشینه شدن، به جا ماندن، اثر به جا گذاشتن
مترادف و متضاد
۱. سنتشدن، رسم شدن، عادت شدن
۲. پیشینه شدن، به جا ماندن، اثر به جا گذاشتن
کلمات دیگر: