مترادف مات شدن : مبهوت شدن، بهت زده شدن، متحیر شدن، شهمات شدن، باختن در بازی شطرنج ، تیره شدن، تار شدن ، کدر شدن، ناشفاف شدن
متضاد مات شدن : بردن، روشن شدن، شفاف شدن
to be astonished or stupefied, to be checkmated
blur
مبهوتشدن، بهتزده شدن، متحیر شدن ≠ بردن
شهماتشدن، باختن (در بازی شطرنج)
۱. مبهوتشدن، بهتزده شدن، متحیر شدن
۲. شهماتشدن، باختن (در بازی شطرنج) ≠ بردن
۳. تیرهشدن، تار شدن ≠ روشن شدن
۴. کدر شدن، ناشفاف شدن ≠ شفاف شدن