کلمه جو
صفحه اصلی

زایا


مترادف زایا : خلاق، زاینده، مولد

متضاد زایا : سترون، عقیم

فارسی به انگلیسی

brooder, bearing, fertile, generative, germinal, generating, generator

generating, generator


bearing, fertile, generative, germinal


مترادف و متضاد

fruitful (صفت)
مفید، بارور، میوه دار، زایا

prolific (صفت)
فراوان، نیرومند، بارور، حاصلخیز، زایا، پرزا

خلاق، زاینده، مولد ≠ سترون، عقیم


فرهنگ فارسی

زاییدن
( صفت ) زاینده مولود .

در صرف، ویژگی صورت‌ها و الگوها و قواعدی که مکرراً برای ساخت صورت‌های جدید به‌ کار می‌روند


فرهنگ معین

(ص فا. ) زاینده ، آن که تولید می کند.

لغت نامه دهخدا

زایا. ( نف ) زاینده. آنکه زاید.

فرهنگ عمید

زاینده.

دانشنامه عمومی

زایا (به بلغاری: Zaya) یک منطقهٔ مسکونی در بلغارستان است که در شهرستان دریانوو واقع شده است.
فهرست شهرهای بلغارستان

خلوت.


فرهنگستان زبان و ادب

{productive} [زبان شناسی] در صرف، ویژگی صورت ها و الگوها و قواعدی که مکرراً برای ساخت صورت های جدید به کار می روند

پیشنهاد کاربران

آفریننده ، خلاق

زاینده . افریننده . خلاق

ازکلمه زایا برای تولید مثل وزنان حامله ای که به سختی حامله میشدن استفاده شده یک جور طلسم باروری

زایا یعنی خلاق ممنون خدانگهدار


خلاق، آفریننده

افریننده - خلاق - زاینده

در منطق دو واژه است
منتج و عقیم.
به استدلالی که نتیجه می دهد می گویند:منتج. و به استدلالی که نتیجه نمی دهد می گویند:عقیم.
و برابر منتج در پارسی زایا و برابر عقیم در پارسی نازا است.


کلمات دیگر: