صفحه اصلی
قابل انکسار
برابر پارسی
: شکن پذیر
بستن
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مترادف و متضاد
refractile
(صفت)
قابل انکسار، انکساری
refrangible
(صفت)
قابل انکسار
فرهنگ فارسی
انکسار پذیر شکست خورده
لغت نامه دهخدا
قابل انکسار. [ ب ِ ل ِ اِ ک ِ ] ( ص مرکب ) انکسارپذیر. شکست پذیر. ( فرهنگ رازی ).
کلمات دیگر: