کلمه جو
صفحه اصلی

گداخت


مترادف گداخت : ذوب، ذوبان، گداختن

مترادف و متضاد

ذوب، ذوبان، گداختن


فرهنگ فارسی

( اسم ) عمل گداختن ذوب .

← گداخت هسته‌ای


لغت نامه دهخدا

گداخت. [ گ ُ ] ( مص مرخم ، اِمص ) گداختن. عمل گداختن و ذوب کردن.

دانشنامه آزاد فارسی

گُداخت (fusion)
در فیزیک، هم جوشی و درهم گدازی هسته های سبکی مانند هیدروژن، و تبدیل آن ها به عناصر سنگین تری مانند هلیوم. کاهش جرم هسته های ادغام شده در مجموع به انرژی بدل می شود. گداخت هسته ای منبع انرژی ستاره ها و سلاح های هسته ای است. تصور می شود که شرط لازم برای تحقق گداخت رسیدن به فشارها و دماهای بسیار زیاد است. در چنین شرایطی، هسته های اتم با سرعت های زیاد به یکدیگر نزدیک می شوند و بر دافعۀ متقابل بارهای مثبت خود غلبه می کنند. در بردهای خیلی کوتاه، نیروی دیگری که نیروی هسته ای قوی است عمل می کند و با ادغام ذرات هسته ای، هسته ای بزرگ تر پدید می آورد. از آن جا که گداخت با آزادسازی مقادیر فراوانی انرژی همراه است، ممکن است زمانی برای تولید انرژی تجاری از آن استفاده کنند. تاکنون نتوانسته اند رآکتوری گداختی بسازند که با موفقیت کار کند؛ منظور چنان رآکتوری است که شرایط پیش گفته در آن فراهم شود و واکنش در آن تداوم یابد. در ۱۹۹۱، در راه رسیدن به گداخت گام مهمی برداشته شد. در آزمایشی که در چنبرۀ مشترک اروپا (جت)، واقع در کالم انگلستان انجام شد و برای دو ثانیه دوام داشت، تپی با توان۱.۷ مگاوات تولید شد بدین ترتیب، برای نخستین بار در آزمایشی کنترل شده، و نه در انفجاری غیرقابل کنترل، مقدار درخور توجهی انرژی گداخت با توان بسیار تولید شد. در ۱۹۹۷، توان گداخت تولیدشده در چنبرۀ مشترک اروپا به مقدار بی سابقۀ ۲۱ مگاژول رسید و اولین نیروگاه بزرگ مقیاس، از نوعی که برای تأمین و پردازش تریتیوم در نیروگاه های گداخت آینده لازم است، آزمایش شد.
گداخت تنگشی. وقتی تحقق می یابد که جریانی الکتریکی از پلاسما بگذرد و میدانی مغناطیسی پدید آید که ذرات را فشرده کند و در مجاورت هم قرار دهد.

فرهنگستان زبان و ادب

[فیزیک] ← گداخت هسته ای

پیشنهاد کاربران

من میخواهم یک جمله جور کنین
گداخت: ذوب شد یاآب شد : - یگان جمله جور کو


کلمات دیگر: