کلمه جو
صفحه اصلی

شادابی


مترادف شادابی : آبداری، تازگی، خرمی، طراوت

متضاد شادابی : پژمردگی

فارسی به انگلیسی

lushness, succulence, succulency, youthfulness, youthful

lushness, succulence, succulency, youthful, youthfulness


مترادف و متضاد

succulence (اسم)
شادابی، ابداری، حالت ابکی

آبداری، تازگی، خرمی، طراوت ≠ پژمردگی


فرهنگ فارسی

۱ - پر آبی سیرابی آبداری . ۲ - تازگی طراوت . ۳ - شادی شادمانی .

لغت نامه دهخدا

شادابی. ( حامص مرکب ) سیرابی. ( آنندراج ). تری و رطوبت. ( ناظم الاطباء ). شادآبی. || تری و تازگی. ( آنندراج ). طراوت :
ز شادابی کام آن سرگذشت
یکی شد بدریا یکی شد بدشت.
نظامی.

فرهنگ عمید

تری و تازگی، طراوت.

پیشنهاد کاربران

در درس فارسی کلاس ششم
کلمه ی شادابی به معنای : ( هیجان ) است.
اگر اشتباه لطفا بگید 😊

سرزندگی

تازگی


کلمات دیگر: