مترادف هاج و واج : بهت زده، حیران، سرگشته، مبهوت، متحیر
هاج و واج
مترادف هاج و واج : بهت زده، حیران، سرگشته، مبهوت، متحیر
فارسی به انگلیسی
stupefied
flabbergasted
awe-struck, foggy, numb, open-mouthed, quizzical, thunderstruck, perplexed
لغت نامه دهخدا
هاج و واج. [ ج ُ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) حیرت زده. حیران. متحیر. مات. مبهوت. || گیج. گیج و ویج. دنگ. منگ. رجوع به هاج ، هاژ، هاژو، هاژ و واژ و هاژه شود.
پیشنهاد کاربران
متحیر. مات . انگشت به دهان. شگفت زده
گیج
متعجی
مست
هاج و واج: [ اصطلاح در تداول عامه ]متحیر. مات . انگشت به دهان. شگفت زده
( ( برای بچه ها ی بنگاه توضیح داده بود که چرا نمی خواهد بانی وباعث فروش آپارتمان باشد . بچه های بنگاه هاج و واج نگاهش کرده بودند. ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 139. ) )
( ( برای بچه ها ی بنگاه توضیح داده بود که چرا نمی خواهد بانی وباعث فروش آپارتمان باشد . بچه های بنگاه هاج و واج نگاهش کرده بودند. ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 139. ) )
کلمات دیگر: