( صفت ) با سابقه ( چه در کارهای خوب و چه بد ) : مجرمین کار کشته و سابقه دار .
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (اِفا. ) ۱ - باسابقه . ۲ - دارای پیشینه نیک یا بد.
لغت نامه دهخدا
سابقه دار. [ ب ِ ق َ / ق ِ ] ( نف مرکب ) دارای پیشینه. دارای سابقه نیک یابد. با سابقه. آنکه بواسطه ممارست بسیار در شغلی یا کاری در کار خود مهارتی یافته است.