کلمه جو
صفحه اصلی

یارا


مترادف یارا : استطاعت، تاب، تحمل، توان، طاقت، فرصت، قدرت، قوه، مجال، مقاومت، نیرو

فارسی به انگلیسی

ability or power, courage, chance, occasion, opportunity, potential, potentiality, sufferance

ability or power, courage


chance, occasion, opportunity, potential, potentiality, sufferance


فرهنگ اسم ها

اسم: یارا (دختر، پسر) (فارسی) (تلفظ: yārā) (فارسی: يارا) (انگلیسی: yara)
معنی: توانایی، قدرت، جرأت، فرصت، جسارت، مجال، جرآت

(تلفظ: yārā) توانایی ، قدرت ؛ جسارت ، جرآت ؛ (در قدیم) فرصت ، مجال .


مترادف و متضاد

استطاعت، تاب، تحمل، توان، طاقت، فرصت، قدرت، قوه، مجال، مقاومت، نیرو


فرهنگ فارسی

(ازیارستن )، توان، نیرو، جرات، زهره، یاره، یارایی: توانایی، دلیری، قدرت
۱- توانایی نیرو. ۲ - جرات دلیری . ۳- مجال فرصت .
زخم و جراحت

فرهنگ معین

(اِ. ) توانایی ، نیرو.

لغت نامه دهخدا

یارا. ( اِ ) صورتاً صفت فاعلی دائمی است از یارستن ، مانند گویا و بینا اما استعمال کلمه در معنی اسم معنی است و مرادف توانائی . || قوت و قدرت و توانایی و زهره و دلیری. ( برهان ). قوت و توانایی و طاقت. ( غیاث ). قوت و قدرت و توانایی و مقاومت و دلیری و شجاعت و جرأت. ( ناظم الاطباء ). توانایی و قدرت. ( جهانگیری ). تاب. یاره. ( صحاح الفرس ). توانایی و طاقت و قدرت و یارگی. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). قوت. ( رشیدی ). توان. جرأت. نیرو :
ای خسرو مبارک یارا کجا بود
جایی که باز باشد پرید ماغ را.
دقیقی.
اندرین نوروز خرم بر گل و سوسن به باغ
یاد خواجه خوردمی می گر مرا یاراستی.
فرخی.
به نام ایزد چونان شده ست همت او
که نیست کس را یاد خلاف او یارا.
عنصری.
چون تو خداوند آمد مرا... چه زهره و یارای آن بود. ( تاریخ بیهقی ). غلامان را یارا نبود که بیرون آمدندی به کشتن او ( ابومسلم ). ( تاریخ سیستان ). ایزد تعالی ناصر دین محمد است یا نه مارا چه یارا بودی که این کردی. ( تاریخ سیستان )
ای بیخرد چو خر ز چرا هرگز
پرسیدنت از این نبود یارا.
ناصرخسرو.
ورزیدن کین در این جهان با تو
ای شاه جهان کرا بود یارا.
مسعودسعد.
از معزالدین معزی را به خدمت خواستن
جز ترا از خسروان هرگز کرا یارا بود.
معزی.
مرا چه زهره و یارای این سخن باشد
گزاف لافی گفتم بدین گشاده دری.
سوزنی.
دشمن جاه ورا زهره و یارا نبود
کآنچه او گوید در ساعت و در حین نکند.
سوزنی.
نه دارا داشت این یارا و نه اسکندر این قدرت
که شاه خسروان دارد زهی زهره زهی یارا.
سوزنی.
حاش ﷲ! نه مرا، بلکه فلک را نبود
با سگ کوی تو این زهره و یارا و مجال.
انوری ( دیوان چ نفیسی ص 189 ).
مرا ز انصاف یاران نیست یاری
تظلم کردنم ز آن نیست یارا.
خاقانی.
نیستم یارا که یارا گویم و یارب کنم
کآسمان ترسم بدرد یارب و یارای من.
خاقانی.
مدبر بزاد خصمش و گوید که مقبلم
بر خویش این لقب به چه یارا برافکند.
خاقانی.
ز آه سبوح زنان راه صبوحی بزنند
دیو را ره زدن روح چه یارا بینند.

یارا. (اِ) صورتاً صفت فاعلی دائمی است از یارستن ، مانند گویا و بینا اما استعمال کلمه در معنی اسم معنی است و مرادف توانائی . || قوت و قدرت و توانایی و زهره و دلیری . (برهان ). قوت و توانایی و طاقت . (غیاث ). قوت و قدرت و توانایی و مقاومت و دلیری و شجاعت و جرأت . (ناظم الاطباء). توانایی و قدرت . (جهانگیری ). تاب . یاره . (صحاح الفرس ). توانایی و طاقت و قدرت و یارگی . (آنندراج ) (انجمن آرا). قوت . (رشیدی ). توان . جرأت . نیرو :
ای خسرو مبارک یارا کجا بود
جایی که باز باشد پرید ماغ را.

دقیقی .


اندرین نوروز خرم بر گل و سوسن به باغ
یاد خواجه خوردمی می گر مرا یاراستی .

فرخی .


به نام ایزد چونان شده ست همت او
که نیست کس را یاد خلاف او یارا.

عنصری .


چون تو خداوند آمد مرا... چه زهره و یارای آن بود. (تاریخ بیهقی ). غلامان را یارا نبود که بیرون آمدندی به کشتن او (ابومسلم ). (تاریخ سیستان ). ایزد تعالی ناصر دین محمد است یا نه مارا چه یارا بودی که این کردی . (تاریخ سیستان )
ای بیخرد چو خر ز چرا هرگز
پرسیدنت از این نبود یارا.

ناصرخسرو.


ورزیدن کین در این جهان با تو
ای شاه جهان کرا بود یارا.

مسعودسعد.


از معزالدین معزی را به خدمت خواستن
جز ترا از خسروان هرگز کرا یارا بود.

معزی .


مرا چه زهره و یارای این سخن باشد
گزاف لافی گفتم بدین گشاده دری .

سوزنی .


دشمن جاه ورا زهره و یارا نبود
کآنچه او گوید در ساعت و در حین نکند.

سوزنی .


نه دارا داشت این یارا و نه اسکندر این قدرت
که شاه خسروان دارد زهی زهره زهی یارا.

سوزنی .


حاش ﷲ! نه مرا، بلکه فلک را نبود
با سگ کوی تو این زهره و یارا و مجال .

انوری (دیوان چ نفیسی ص 189).


مرا ز انصاف یاران نیست یاری
تظلم کردنم ز آن نیست یارا.

خاقانی .


نیستم یارا که یارا گویم و یارب کنم
کآسمان ترسم بدرد یارب و یارای من .

خاقانی .


مدبر بزاد خصمش و گوید که مقبلم
بر خویش این لقب به چه یارا برافکند.

خاقانی .


ز آه سبوح زنان راه صبوحی بزنند
دیو را ره زدن روح چه یارا بینند.

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 96).


همه گشته با نقش دیوار جفت
نه یارای جنبش نه یارای گفت .

نظامی .


کی بود یارای آن خفاش را
کو ببیند آفتاب فاش را.

عطار.


شرح درد تو چون دهد عطار
ز آنکه یارای این مقالم نیست .

عطار.


در آن مقام که خورشید و ماه جمع شوند
نه ذره راست مجال و نه سایه را یارا.

عطار.


چون کسی را زهره و یارا نبودی که گفتی احتماء و یا معالجت می باید کرد. (جهانگشای جوینی ).
چنان در کنه اوصاف تو عاجز گشت ادراکم
که از بس وحشت و حیرت ندارم دم زدن یارا.

امامی هروی (از جهانگیری ).


نه زهره که فرمان بگیرد به گوش
نه یارا که مست اندر آرد به دوش .

سعدی .


بی رخش لاله ندانم به چه رونق بشکفت
بی قدش سر و ندانم به چه یارا برخاست .

سعدی .


نگارین روی شیرین خوی عنبرموی سیمین تن
چه خوش بودی در آغوشم اگر یارای آنستی .

سعدی .


بیایمت که ببینم کدام زهره و یارا
روم که بی تو نشینم کدام صبر و جلادت .

سعدی .


باجور و جفای تو نسازیم چه سازیم
چون زهره و یارا نبود چاره مداراست .

سعدی .


ز پاس تو نه عجب در بلاد فرس و عرب
که گرگ بر گله یارا نباشدش عدوان .

سعدی .


نه زهره که فرمان بگیرد بگوش
نه یارا که مست اندر آرد به دوش .

سعدی (بوستان ).


نه طاقت صبر نه یارای گفتار. (گلستان ).
سخن گفتن کرا یاراست اینجا
تعالی اﷲ چه استغناست اینجا.

حافظ.


و این زمان هیچ آفریده را یارا نیست که مست به کوچه آید تا به بدمستی و عربده کردن چه رسد. (تاریخ غازانی ص 326).
اگر چه نادره یاری و خوب دلبندی
و لیک دعوی یاری تو کرا یاراست .

(از صحاح الفرس ).


- یارا دادن ؛ قوت دادن . نیرو بخشیدن :
برای پاک هنر را همی کند یاری
به رسم خوب خرد را همی دهد یارا.

معزی .


- یارا داشتن ؛ قوت داشتن . جرأت داشتن :
چهار یارش تا تاج اصفیا نشدند
نداشت ساعد دین یاره داشتن یارا.

خاقانی .


چون وجه کفایتی ندارند
یارای شکایتی ندارند.

نظامی .


میخواست کز آن غم آشکارا
گرید نفسی نداشت یارا.

نظامی .


یکی زهره ٔ خرج کردن نداشت
زرش بود و یارای خوردن نداشت .

سعدی .


نباید ز دشمن خطا درگذاشت
که گویند یارا و مردی نداشت .

سعدی .


که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست .

سعدی .


|| مجال و فرصت . (برهان ) (ناظم الاطباء). مجال . (صحاح الفرس ).

یارا. (ترکی ، اِ) زخم و جراحت . (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

۱. توان، نیرو.
۲. جرئت، زهره: می خواست کزآن غم آشکارا / گرید نفسی، نداشت یارا (نظامی۳: ۵۰۰ ).

دانشنامه عمومی

یارا می تواند به موارد زیر اشاره داشته باشد:
رود یارا
شهر یارا در استرالیا
یارا، نیو ساوت ولز منطقه ای نزدیک به گولبرن، نیو ساوت ولز
اچ ام ای اس یارا، نام کشتی های نیروی دریایی استرالیا

جدول کلمات

نیرو

پیشنهاد کاربران

اسم قشنگیه من هم می خوام اسم پسرم رو بزارم یارا خیلی پسرونه ست ( جرات ، توانایی، جسارت ) در ضمن اسم دختر این دوستمونم خیلی به یارا میاد تارا

اسم دخترم تارا و اسم پسرم یارا ، بهترین انتخاب برای دخترم وپسرم از لحاظ هم آوایی معنی اسمشم ( یارا ) یعنی توانایی وقدرت

اسم پسر یغما گلرویی ( شاعر ) یارا ست .

اسم یارا معمولا دخترونه پسرونه هست من هم برای دخترها این اسم را شنیدم و هم برای پسرها و در خارج از ایران اسمی دخترومه به حساب میاد
نام یارا در فرهنگ های مختلف معانی زیبایی داره مثل پروانه کوچک آواز عشق الاهه آب شاهزاده خانم و . . .
نام دختر فریبا نادری نیز یارا هست و بازیگر آمریکایی - ایرانی نیز به همین نام وجود دارد "یارا شهیدی"


اصلا به نظر من مناسب پسرها نیست اسم قشنگیه و فکر می کنم مناسب دخترها باشه . . .
تو دنیا تو خیلی از کشورها هم برای خانم ها بکار برده شده است.

من هم برای دخترها این اسمو زیاد شنیدم و جدیدا برای پسر یکی از همکارام هم؛ شاید اولین بار چون برای دختر این اسم را شنیده بودم و هنرپیشه ایرانی - آمریکایی یارا شهیدی که میشناختم باعث شده بود برای یک پسر اسم عجیبی به نظرم برسه. به هر حال اسم کوتاه و خیلی قشنگی هست و دخترخالم اسم دخترشو یارا گذاشته. . .

من اسم دخترمو خواستم بذارم یارا و وقتی به ثبت احوال مراجعه کردم ( شهریور ۹۷ ) گفتند این اسم از چهار ماه قبل مختص پسران است! تو سایت ثبت احوال بخش سامانه درخواست نام این اسم را درخواست دادم و بعد از یک هفته اس ام اس مخالفت برام ارسال شد. تا اینکه رفتم اداره کل ثبت احوال تهران تو میدان حسن آباد و اونجا با مدیر مربوطه صحبت کردم و ایشون گفتند مشکلی نداره میتونه برای دختران هم انتخابش کرد. این شد که سامانه باز شد برای انتخاب این اسم برای دخترم. بهم گفتند که این اسم از این پس برای پسر و دختر میتونه انتخاب بشه.

بنظرم اگه بخایم درست حساب کنیم یارا اسم یک فرمانده و یک شاهزاده هخامنشیم هست نمیشه گفت واسه دخترا بهتره من پسرمو اسمم یاراس و ۲۰ سال پیش این اسمو روم گذاشتن اونموقه اصلا به دخترا همچین اسمیو نمیدادن

یارا اسمی مناسب واسه پسرهاست وب دختر نمیاد

وقتی اسم یارا رو دیدم با خودم گفتم مگه یارا هم اسمه.
بعد از مالک اسم که پرسیدم معنیشو گفتو من خیلی ازین اسم خوشم میاد
خیلی جالبه که تو خونه اسم پسرتو یارا صدا کنی
میخوام در آینده این اسمو رو پسرم بذارم

جرات

با سلام این اسم در واقعه ریشه عربی دارد
و در زبان عربی به عنوان نام دختر استفاده میشود و به معنی پرنده کوچک است

اسم پسرم یاراگذاشتم خیلی قشنگه دوسش دارم . حالا خواهر یاراداره به دنیا میاد دنبال هم اسمشم مرسی اگه کمکنید تا یه هم اسم دختر برادخترم انتخاب کنم

من میخواستم اسم پسرمو رایان و دخترم رو یارا بذارم الان اومدم دیدم اینجا نوشته رایان یه اسم دخترونس و یارا پسرونه ولی خب توی خیلی از کشورها بعضی اسم ها دخترو و پسرونه نداره مثلا کره ای ها یک خواننده دختر به اسم کیم جیسو و یک بازیگر پسر به همین اسم
بیاین به این که اسم دخترونس یا پسرونه اهمیت ندیم و اسم بچهارو هرچی که دوست داریم بذاریم

یارا اسم پسر ، پارسی و ایرانی اصیل هستش

در مورد اوندخانوم که فرمودن بعد از ثبت نام دخترشون تو ثبت احوال اسم یارا وارد لاین دخترونه شد عرص کنم . دختر من متولد ۲۸ اسفتد ۹۶ هست و بعد از یکماه دوندگی تونستیم اسمشو بزاریم و قبل ماهم یه دختری تو شهر رشت گداشته بودن . عزیزم کمتر چاخان بگو. مدرک هم بخوای میفرستم. و اینکه هنر نیست اولین باشی ولی دروع گفتن واقعا زشته

سلام
من مادرم باردار هست و میخواستم برای برادرم اسم انتخاب کنم بنظر من یارا اسم خیلی خاص و جالبیه به معنی قدرت توانایی جرئت و. . . . . یارا ایم یه رود خانه زیبا هست و اسم یکی از شهر های استرالیا❤

چون معنیش توی زبان فارسی قدرت و جرئت هست و ما هم زبونمون فارسیه باید به معنی فارسیش توجه کنیم. و این معنی هم به جنس پسر میخوره. . پس در کل مناسبه پسرهاست

منم اسم پسرمو می خوام یارا بذارم. . امیدوارم که خوشش بیاد
اسم پسر یغما گلرویی هم یاراست

اَدِلیا

با توجه به معنی اسم یارا؛ به نظرم برازنده ی یک پسر هست. . و من هم تصمیم دارم اسم پسرم رو که چهار ماه دیگه به دنیا میاد؛ یارا بذارم. .

سلام . اسم دختر من یلدا هست از اسم یارا برای پسرم خیلی خوشم میاد معنا و آوای خیلی زیبایی داره اما چون ترک زبان هستیم یارا در زبان ترکی یعنی زخم و تلفظ هم کنی سریعتر از یا را هستش برا همون دودل موندم. یغما هم خیلی دوست دارم به اسم دخترم هم میاد اما باز هم معناش خوب نیست و به معنای چپاول و غارت هست. لطفا راهنماییتون کنید . ممنونم

به نظرم به جای دعوا سر دخترونه یا پسرونه بودن این اسم از زیباییش لذت ببرین

یارا یه اسم بین المللی دخترانه س
و به نظرم بهتره برا دختر این اسم انتخاب بشه
چون آوایی دخترونه هم داره

نام کردی دختر به معنی دوستی رفاقت عشق


کلمات دیگر: