ثابت و برقرار . یا خسته و درمانده و عاجز . یا تلف شده .
بمانده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بمانده. [ ب ِ دَ / دِ ] ( ن مف ) ( از: «ب » + مانده ) ثابت و برقرار. || خسته و درمانده و عاجز. || تلف شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مانده شود.
گویش مازنی
/bemaande/ مانند شبیه – همانند
مانند شبیه – همانند
کلمات دیگر: