کلمه ایست که شتران را بدان زجر کنند و سگان را خوانند حکایت لکنت
ته ته
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ته ته. [ ت َه ْت َه ْ ] ( ص ) افزوده شده و انبوه شده. ( ناظم الاطباء ).
ته ته. [ ت ُه ْ ت ُه ْ ] ( ع اِ صوت ) کلمه ای است که شتران را بدان زجر کنند و سگان را خوانند. || حکایت لکنت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
ته ته. [ ت ُه ْ ت ُه ْ ] ( ع اِ صوت ) کلمه ای است که شتران را بدان زجر کنند و سگان را خوانند. || حکایت لکنت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
ته ته . [ ت َه ْت َه ْ ] (ص ) افزوده شده و انبوه شده . (ناظم الاطباء).
ته ته . [ ت ُه ْ ت ُه ْ ] (ع اِ صوت ) کلمه ای است که شتران را بدان زجر کنند و سگان را خوانند. || حکایت لکنت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
دانشنامه عمومی
تهته (به انگلیسی: Thatta) یک شهر در پاکستان است که در ناحیه تهته واقع شده است. تهته ۲۲۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای پاکستان
فهرست شهرهای پاکستان
wiki: ته ته
گویش مازنی
/te te/ مال توست – برای توست
مال توست – برای توست
کلمات دیگر: