نام مادر علقمه بن سلمه از قبیله مهره است
عنده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عندة. [ ع َ دَ ] (اِخ ) نام مادر علقمةبن سلمة، از قبیله ٔ مهره است . (از منتهی الارب ).
( عندة ) عندة. [ ع َ دَ ] ( اِخ ) نام مادر علقمةبن سلمة، از قبیله مهره است. ( از منتهی الارب ).
عنده. [ع َ ن َ دَ / دِ ] ( از ع ، ص ، اِ ) ج ِ عاند است که در زبان فارسی به کار رفته : اهل اسلام بدان التفات ننمودند و جز به عبده نار و عنده کفار و تشفی بدرک نار راضی نشدند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 418 ).
عنده. [ع َ ن َ دَ / دِ ] ( از ع ، ص ، اِ ) ج ِ عاند است که در زبان فارسی به کار رفته : اهل اسلام بدان التفات ننمودند و جز به عبده نار و عنده کفار و تشفی بدرک نار راضی نشدند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 418 ).
عنده . [ع َ ن َ دَ / دِ ] (از ع ، ص ، اِ) ج ِ عاند است که در زبان فارسی به کار رفته : اهل اسلام بدان التفات ننمودند و جز به عبده ٔ نار و عنده ٔ کفار و تشفی بدرک نار راضی نشدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 418).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی عِندِهِ: نزد او
معنی تَحْمِلَهُمْ: تا مرکبشان دهی - تا وسیله سفر به آنان بدهی (کلمه حمل به معنای این است که به کسی مرکبی از قبیل اسب و یا شتر و امثال آن بدهی ،و "حمله ، یحمله ، حملا " معنایش این است که فلانی به فلان کس مرکبی داد که بر آن سوار شود ، شاعر عرب گفته است : ألا فتی عنده خفا...
ریشه کلمه:
عند (۲۰۱ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
معنی تَحْمِلَهُمْ: تا مرکبشان دهی - تا وسیله سفر به آنان بدهی (کلمه حمل به معنای این است که به کسی مرکبی از قبیل اسب و یا شتر و امثال آن بدهی ،و "حمله ، یحمله ، حملا " معنایش این است که فلانی به فلان کس مرکبی داد که بر آن سوار شود ، شاعر عرب گفته است : ألا فتی عنده خفا...
ریشه کلمه:
عند (۲۰۱ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
wikialkb: عِنْدِه
پیشنهاد کاربران
نزد هنگامی
کلمات دیگر: