کلمه جو
صفحه اصلی

القا


مترادف القا : آموختن، تلقین

فارسی به انگلیسی

inductance, suggestion, infusion, induction, throwing, inspiration, instillation

infusion, inspiration, instillation


مترادف و متضاد

آموختن، تلقین


فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱ - یاد دادن آموختن فرازبان دادن.۲ - افکندن در افکندن . یا القائ بنفس. تلقین بخود . یا القائ شبهه . کسی را باشتباه افکندن .

[روان‌شناسی] پدیده‌ای که در آن تقویت برخی اَشکالِ رفتار افزایش احتمال وقوع آنها و نیز صورت‌های مشابه دیگری را که تقویت نشده‌اند سبب می‌شود شود متـ . تعمیم پاسخ response generalization [فیزیک]‌ ایجاد ولتاژ، جریان، میدان الکتریکی یا مغناطیسی ازطریق برهم‌کنش الکترومغناطیسی، بی‌آنکه تماس مستقیمی برقرار شود


فرهنگ عمید

مطلبی را به فکر یا ذهن کسی افکندن.
⟨ القای شبهه: کسی را به اشتباه انداختن.


مطلبی را به فکر یا ذهن کسی افکندن.
* القای شبهه: کسی را به اشتباه انداختن.

دانشنامه عمومی

القا ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
القای الکترواستاتیکی، تغییر در آرایش توزیع بارهای الکتریکی یک ماده بر اثر مواد باردار نزدیک به آن
القای الکترومغناطیسی، پدیدهٔ تولید پتانسیل الکتریکی در پهنای یک رسانای برقی
قانون القای فارادی، قانون بیان کنندهٔ رابطهٔ بین نیروی محرک الکتریکی و القای الکترومغناطیسی
وحی، هر نوع القای آگاهی نظیر اشاره، آواز، الهام، رؤیا، وسوسه، کتابت و...

دانشنامه آزاد فارسی

اِلْقا (induction)
در علم زایمان، مداخلۀ ارادی برای شروع زایمان، پیش از شروع طبیعی آن. زایمان پس از آن معمولاً خود به خود پیش می رود. القا شامل پارگی پرده های جنینی (مشیمه بُری) و استفاده از هورمون اکسی توسین برای تحریک انقباض های رحم است. در زیست شناسی، القا برای توصیف فرآیند های گوناگونی به کار می رود، از آن جمله اند تولید آنزیم در پاسخ به مادۀ شیمیایی خاصی در یاخته و تمایز یاخته های رویان در پاسخ به حضور بافت های مجاور. در علم زایمان، اگر انتظار برای وقوع زایمان عادی برای مادر یا نوزاد خطرناک تشخیص داده شود، القا بنابه ضرورت پزشکی توصیه می شود.

القا (فیزیک). اِلقا (فیزیک)(induction)
در فیزیک، نوعی تغییر خواص فیزیکی جسم، به سبب تأثیر یک میدان نیرو.

فرهنگستان زبان و ادب

{induction} [روان شناسی، فیزیک] [روان شناسی] پدیده ای که در آن تقویت برخی اَشکالِ رفتار افزایش احتمال وقوع آنها و نیز صورت های مشابه دیگری را که تقویت نشده اند سبب می شود شود متـ . تعمیم پاسخ response generalization [فیزیک] ایجاد ولتاژ، جریان، میدان الکتریکی ...

پیشنهاد کاربران

تولید نیروی محرکه الکتریکی در یک میدان مغناطیسی متغیرها زمان قرار دارد. تغییر میدان مغناطیسی می تواند در اثر یک جریان متناوب یا حرکت سرعتی رساند و میدان باشد.

انداختن، افکندن، نهشتن

اِلْغا: لغو کردن، باطل کردن
اِلْقا: تلقین کردن، آموختن، در ذهن کسی وارد کردن
این کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. الغا با حرف ( غ ) به معنای "لغو کردن، باطل کردن" است: الغای بردگی" الغای مجازات اعدام". "الغای حکومت نظامی" اما القا با حرف ( ق ) به معنای تلقین کردن، آموختن، در ذهن کسی وارد کردن" است و بیشتر در ترکیب "القای شبهه" یعنی" ایجاد شک در ذهن کسی" به کار می رود. اصطلاح اخیر را گاهی به صورت "الغای شبهه" می نویسند که درست بر معنای متضاد آن دلالت می کند.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۳۷. )


Induction

جابه جایی


کلمات دیگر: