کلمه جو
صفحه اصلی

مفاد


مترادف مفاد : فحوا، محتوا، مدلول، مضمون، معنا، معنی، مفهوم

برابر پارسی : چم، درونمایه، سودمایه، گفتارها

فارسی به انگلیسی

meaning, substance, purport

purport, substance


meaning, substance


فارسی به عربی

احساس , تفسیر , مادة , معنی , نیة

مترادف و متضاد

فحوا، محتوا، مدلول، مضمون، معنا، معنی، مفهوم


substance (اسم)
دوام، خلاصه، ماده، جوهر، استحکام، جسم، جنس، مفهوم، مفاد، ذات، شیی، ماده اصلی

meaning (اسم)
معنی، منظور، مقصود، مراد، مفهوم، مفاد، فحوا، ارش

sense (اسم)
معنی، جهت، احساس، هوش، مفهوم، مفاد، مضمون، حس، شعور، حس تشخیص، حواس پنجگانه

significance (اسم)
معنی، اهمیت، مفهوم، مفاد، قدر

signification (اسم)
معنی، اظهار، مفهوم، مفاد، تعیین، ابلاغ، نص صریح

content (اسم)
محتوی، مقدار، گنجایش، حجم، مفاد، خوشنودی، فحوا

intent (اسم)
معنی، عمد، منظور، مرام، نیت، قصد، فکر، مفاد، تصمیم

purport (اسم)
ادعا، قصد، مفهوم، مفاد

context (اسم)
زمینه، مفاد، متن

contents (اسم)
مفهوم، مفاد، محتویات، مندرجات، مضمون، ضمائم

tenor (اسم)
تمایل، نیت، رویه، مفهوم، مفاد، فحوا، صدای زیر مردانه

text (اسم)
مفاد، متن، نص، کتاب درسی

contexture (اسم)
ترکیب، مفاد، بافت

raison d'etre (اسم)
مفهوم، مفاد

فرهنگ فارسی

معنی، مفهوم
۱ - ( اسم ) آنچه بطور فایده و بهره یافته شده . ۲ - ( اسم ) معنی مفهوم .
بابزن یا تنور شور
( مف آد ) مفاد

فرهنگ معین

(مُ ) [ ع . ] (اِ. ) معنی ، مفهوم .

لغت نامه دهخدا

( مفآد ) مفآد. [ م ِ ] ( ع اِ ) مِفاءَد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مفأد.ج ، مفائید. ( اقرب الموارد ). و رجوع به مفأد شود.
مفاد. [ م ُ ] ( ع اِ ) معنی. مفهوم. مضمون. مدلول. مستفاد. فحوی. مقصود. منظور. مراد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

مفأد. [ م ِ ءَ ] ( ع اِ ) بابزن.مِفاءَدَة. ( مهذب الاسماء ). بابزن. مفآد. مفأدة. ج ،مفائد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تنورشور. ( مهذب الاسماء ).آتشکاو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چوبی که بدان تنور را به هم زنند. ( از اقرب الموارد ).

مفاد. [ م ُ ] (ع اِ) معنی . مفهوم . مضمون . مدلول . مستفاد. فحوی . مقصود. منظور. مراد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


فرهنگ عمید

معنی، مفهوم.

فرهنگ فارسی ساره

گفتارها


پیشنهاد کاربران

درنوشت = مفاد یک نوشته، مضمون و فحوی یک قراداد، نامه، نوشته ، . . .

محتوا

درونمایه و محتوا

ویژگی

درون نوشت

کلمه عربی و ریشه آن فید است.
توضیح :
مُفید ( اسم فاعلی ) :فایده دهنده.
سیب برای بدن مفید است یعنی به بدن فایده می دهد.
مُفاد ( اسم مفعول ) : فایده شده، آنچه مورد فایده واقع شده، دارای فایده شده.
مفاد این نوشته این است یعنی آنچه درون نوشته مورد فایده قرار گرفته است یا به عبارتی همان مفهوم و منظور نوشته است که مورد فایده واقع شده یعنی دارای فایده است.
از مفاد این قرارداد استفاده می شود یعنی طلب کردن فایده از قراردادی که دارای فایده است. یا بیرون آوردن و استنباط از قرار داد که این می شود مستفاد.

متن

مفاد به معنی مفید که جمع ان مفایید است که ناظم الاطبا در انندراج و تاج المصادر اورده اند و اصلا معنی مفهوم در ان گنجانده نشده است ولی کار برد غلط جنین معنی را در بعضی مدارک را دارد

تلفظ: mofad ، مُفاد


کلمات دیگر: