کلمه جو
صفحه اصلی

گساری

فرهنگ فارسی

عمل نوشیدن می

لغت نامه دهخدا

گساری. [ گ ُ ] ( حامص ) عمل نوشیدن می و غیره. وبصورت ترکیب با غم و می آید. رجوع به گساردن شود.

پیشنهاد کاربران

طبق فرمایش کارشناسان یادگیری برای جاگیری بهتر کلمات در ذهن، مسائلی مؤثر است از جمله کاربرد یا جایگزینی با شیوه ی خلاقانه و البته همراه نمودن ان با چیزهای خنده دار و مسخره که می تواند در روند یادسپاری تاثیر مثبت داشته باشد. مثال گساری به معنای عمل نوشیدن .
عزیزم به جای باده گساریِ حرام بیا، نوشابه گسار باش البته الکلی ان هرگز چونانکه مستی عقل از تو ضایع کند و ترا به دره سقوط هدایت کند و البته اگر طالب سلامتی هستی باید از نوشابه گساری هم دست بداری و به دامن چایی گساری پناه ببری و اگر ترا معده ای ضعیف باشد ترا بهتر که جانب دمنوش گساری روی اوری و از چای هم گذار کنی و یا به کم بسنده کنی و انرا نیز کم رنگ نمایی.


کلمات دیگر: