سنز سیاه دانه
شنز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شنز. [ ش ُ ن ُ ] ( اِ ) سنز. سیاه دانه. ( یادداشت مؤلف ) :
غیرنان تنک و تخم شنز چیست دگر
آنکه بر نسترن از غالیه خالی دارد.
غیرنان تنک و تخم شنز چیست دگر
آنکه بر نسترن از غالیه خالی دارد.
بسحاق.
کلمات دیگر: