کلمه جو
صفحه اصلی

دوزبازی

فرهنگ فارسی

قسمی بازی است خطوطی و آن چنانست که مربعهای متداخل با خطوطی که زوایا را بهم متصل کند به طرز معین بر آجر یا بر زمین و جز آن کشند .

لغت نامه دهخدا

دوزبازی. ( اِ مرکب ) قسمی بازی است خطوطی و آن چنان است که مربعهای متداخل با خطوطی که زوایا را بهم متصل کند به طرز معین بر آجر یا بر زمین و جز آن کشند و بر تقاطع خطوط هریک از دو حریف مهره یا سنگریزه و یا لوبیا و جز آن نهند و به نوبت ببازند. ( از یادداشت مؤلف ).

دانشنامه آزاد فارسی

(احتمالاً برگرفته از لغت ترکی «دوز»، به معنی درست و میزان و طراز) نوعی بازی فکری دونفره. دو صورت شناخته شدۀ این بازی عبارت است از ۱. دوز سه تایی که ساده تر است و با سه نشانه انجام می گیرد؛ ۲. دوز دوازده تایی که شمار نشانه های آن دوازده عدد است. در دوز سه تایی، هریک از بازیکنان باید نشانه های خود را، که با سه نشانۀ رقیب تفاوت دارد، بر خانه های هم راستای صفحه بنشاند. به نشاندن نشانه ها بر سه نقطۀ هم راستا دوز می گویند. این بازی دو قاعدۀ اصلی دارد؛ نخست آن که هر نشانه در هر حرکت، فقط می تواند یک خانه جابه جا شود. دیگر آن که حرکتِ رفت و برگشت یک نشانه، از موقعیتِ دوز به موقعیتِ بیرون از دوز، و برعکس، امکان ندارد. دوز دوازده تایی در صفحه ای با خانه های بیشتر انجام می گیرد. قاعده های جابه جایی نشانه ها در دوز دوازده تایی با دوز سه تایی تفاوتی ندارد. هر بازیکن، با هر دوز، یکی از نشانه های حریف، طبعاً نشانۀ مزاحم یا نشانه ای که در موقعیت دوز قرار دارد، را از میدان به در می کند. بدیهی است، بازی تا بیرون کشیدن دَه نشانه از دوازده نشانۀ یکی از حریفان ادامه می یابد. به چیدن نشانه ها در دو محور هم راستا، «دودوزه» گویند.


کلمات دیگر: