کلمه جو
صفحه اصلی

دوزیست

فارسی به انگلیسی

amphibian, amphibious

amphibious


مترادف و متضاد

batrachian (صفت)
دوزیست، وابسته به خانواده غوک

amphibious (صفت)
ذوحیاتین، دوزیست، خاکی و ابی، دوجنسه

فرهنگ فارسی

ذو حیاتین .

لغت نامه دهخدا

دوزیست. [ دُ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ذوحیاتین. ( لغات فرهنگستان ).

دانشنامه آزاد فارسی

دوزیست (amphibian)
مهره داری از ردۀ دوزیستان. معمولاً مرحلۀ لارو (لارو آبزی برانش دار و دُم دار) را در آب شیرین می گذرانند و زمانی که بالغ می شوند، پس از دگردیسی، به خشکی می روند و عموماً برای تولیدمثل به آب برمی گردند. نظیر ماهی ها و خزندگان، در طول عمر به رشدشان ادامه می دهند و قادر به تحمل درجه حرارت های متفاوت محیط نیستند. ردۀ دوزیستان شامل ۴۵۵۳ گونۀ شناخته شده است که ۴هزار گونه آن وزغ و قورباغه، ۳۹۰ گونۀ آن سمندر، و ۱۶۳ گونۀ آن دوزیستان بی دست و پایی به ظاهر شبیه کرم اند. بنابه تحلیل های آماری محققان کانادایی و سوئیسی روی بیش از ۹۰۰ جمعیت از دوزیستان (۱۹۵۰ـ۱۹۹۷)، جمعیت دوزیستان سالانه حدود چهار درصد کاهش یافته است. زیست شناسان امریکایی نتیجه گرفتند که به نظر نمی رسد کاهش جهانی جمعیت های دوزیستان فقط یک دلیل داشته باشد. دلایل احتمالی عبارت اند از افزایش قرار گرفتن در معرض تشعشعات فرابنفش، آلودگی، تغییرات جهانی آب و هوا، و ابتلا به امراض.

پیشنهاد کاربران

وزق

وزق درسته


کلمات دیگر: