کلمه جو
صفحه اصلی

تابا

فارسی به انگلیسی

endurable, flame

فرهنگ اسم ها

اسم: تابا (دختر، پسر) (فارسی) (تلفظ: tābā) (فارسی: تابا) (انگلیسی: taba)
معنی: تابنده، درخشان، طاقت، پیچ و تاب زلف، فروغ و روشنایی، فروغ، تابان

(تلفظ: tābā) طاقت ؛ پیچ و تاب زلف ؛ فروغ .


فرهنگ فارسی

به لغت زند و پازند طلا را گویند ذهبه

لغت نامه دهخدا

تابا. ( هزوارش ، اِ ) به لغت زند و پازند طلا را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). هزوارش زر ( طلا )، ذهبه است همریشه ذهب عربی. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).

دانشنامه عمومی

درخشنده.پر نور.چیزی که نور از آن بیرون می آید.مثل خورشید.مانند خورشید.هم خانواده تابان


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَابِعٍ: تابع - پیرو
ریشه کلمه:
توب (۸۷ بار)


کلمات دیگر: