کلمه جو
صفحه اصلی

وابوسیدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - مجددا بوسیدن باز بوسیدن . ۲ - خاتمه دادن بکشتی : مقابل بوسیدن . ۳ - روگردان شدن کراهت یافتن متنفر گشتن : (( با آن همه آرزو لب لعلش را یک مرتبه بوسیدم و وا بوسیدم . ) ) ( یحی شیرازی . آنند. فرنظا. )
رو گردان شده بی دماغ گشته .

فرهنگ معین

(دَ ) (مص م . ) ۱ - بازبوسیدن .۲ - خاتمه دادن به کشتی . ۳ - روگردان شدن ، متنفر گشتن .

لغت نامه دهخدا

وابوسیدن. [ دَ ] ( مص مرکب ) روگردان شدن و بی دماغ گشتن. ( آنندراج ) ( از فرهنگ نظام ). بیزار شدن و متنفر گشتن. ( ناظم الاطباء ). اعراض کردن. ( غیاث اللغات ) :
یحیی گل بوسه ز آن دهان تا چیدم
در باغ جهان غنچه بدبو دیدم
با آن همه آرزو، لب لعلش را
یک مرتبه بوسیدم و وابوسیدم.
یحیی شیرازی ( آنندراج و فرهنگ نظام ).
|| دست از کاری کشیدن و ترک عزم کردن. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه آزاد فارسی

اصطلاحی در کشتی به معنی ترک کردن کشتی. حریفان بعد از پایان کشتی به صورت یا پیشانی همدیگر بوسه می زنند یا پشت دست راست خویش را به پیشانی طرف می نهند و سرها را آن قدر به هم نزدیک می کنند که کف دست طرفین به یکدیگر می چسبد و سپس از هم جدا می شوند. این اصطلاح در خارج از زورخانه هم در موردی که یکی نسبت به دیگری اظهار عجز می کند رایج است؛ مثلاً می گویند «ما که وابوسیدیم».

پیشنهاد کاربران

وا بوسیدن: [ اصطلاح زورخانه ] ترک کردن کشتی است و این ترکیب قطعاً در برابر بوسیدن گفته شده اما در شروع کشتی تا جائیکه ما دیده ایم بوسیدن مرسوم نیست. اما تصور می رود دستی که کشتی گیران به هم می دهند و باصطلاح ( فرو می کوبند ) همین بوسیدن باشد زیرا موقعی که نوچه با پهلوانی شروع به کشتی کرد به جای فرو کوبیدن ؛ دست او را می بوسد و یا چنانکه بین سایر مردم معمول است پس از آنکه دست کشتی گیر دست پهلوان را لمس کرد ؛ به دست خود بوسه می زند. اما ترتیب وا بوسیدن این است که حریفان بعد از ختم کشتی پشت دست به صورت یا پیشانی خود نهاده و سرها را آنقدر به هم نزدیک می کنند که کف دست طرفین به یکدیگر می چسبد و بعد از هم جدا می شوند و این اصطلاح در خارج از زورخانه هم در موردی که یکی نسبت به دیگری اظهارعجز می کند؛ رایج است , مثلاً می گوید: ( ما که وابوسیدیم ) .


کلمات دیگر: