کلمه جو
صفحه اصلی

چارضرب

فرهنگ فارسی

( اسم ) بحر هفتم از اصول هفده گان. موسیقی .
نوعی از نوازش ساز که بهندی چوتالا گویند . نوعی از نواختن ساز . یا نوعی از نواختن ضرب که در زورخانه معمولست .

لغت نامه دهخدا

چارضرب. [ ض َ ] ( اِ مرکب ) نوعی از نوازش ساز که بهندی چوتالا گویند. ( آنندراج ). نوعی از نواختن ساز. ( ناظم الاطباء ). قسمی نواختن ضرب است. || نوعی از نواختن ضرب که در زورخانه معمول است. || نوعی از اشغال صوفیان.( آنندراج ). || کنایه از تراشیدن موی ریش و بروت و ابرو که بعضی قلندران کنند. ( آنندراج ). و چهار ضرب ابدال نیز همین است. ( آنندراج ) :
در چارضرب ، ابدال ،ابرو تراشد از رو
تا هیچکس نگوید بالای چشمت ابرو.
ابراهیم ادهم ( از آنندراج ).
مه تازه گدای شرق و غرب است
در زیر تراش چارضرب است.
زلالی ( از آنندراج ).
- لعن چارضرب ؛ نوعی لعن که شیعیان متعصب کنند.
|| حساس هوشیار مانند برده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

= چهارضرب

چهارضرب#NAME?


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] چارضَرب ، از آداب قلندریه ، به معنای تراشیدنِ موهای سر ، ریش ، سبیل و ابروان است.
از دیرباز تاکنون ، نزد اقوام گوناگون ، گاه تراشیدن موهای سر و صورت و گاه بلند کردن آنها، نشانه سوگواری یا زهد بوده است .
نزد مسلمانان ، بریدن موهای پیشانی یا تراشیدن سر، از آداب توبه بود .
به گفته ا بن جُبَیر ، سیاح قرن ششم، مردم در مجلس وعظ صدرالدین محمد بن عبداللطیف خُجَندی (پیشوای شافعیان اصفهان ، متوفی ۵۷۲) در مدینه ، با شنیدن موعظه های او دگرگون می شدند و توبه می کردند و او با قیچی موهای پیشانی آنان را می بُرید.
وی همین موضوع را در وصف مجلس موعظه رضی الدین قزوینی (متوفی ۵۹۰) در بغداد نیز آورده است .
به نوشته ابن بطوطه ، علاءالدین نیلی ، یکی از دانشمندان پارسای هند در قرن هشتم ، روزهای جمعه موعظه می کرد و بسیاری به دست او توبه می کردند و او موی سر آنان را می تراشید.

← چارضرب از شرایط صوفی گری
در قرن هشتم ، پیروان جمال الدین ساوجی ، مشهور به جوالقیه ، در قاهره چارضرب می کردند و در ۷۶۱ که شریف علی ، شیخ زاویه قلندریه ، ریش خود را تراشید، ملک ناصر حسن بن قَلاوون (از ممالیک بحریه مصر) این عمل را قبیح و خلاف سنّت نبوی دانست و قلندریه را از آن منع کرد.

چارضرب در دیوان شعرا
در مثنوی معنوی از سرِ بی موی «جولقی » و در دیوان حافظ از سر تراشیدن قلندران سخن گفته شده است ، زیرا صوفیان هم سر می تراشیدند، اما کلاه بر سرمی گذاشتند، ولی قلندریه سرتراشیده خود را برهنه می گذاشتند.
همه قلندران در همه ادوار زندگی خود چارضرب نمی کردند.

نظر مقریزی در مورد چارضرب
...


کلمات دیگر: