کلمه جو
صفحه اصلی

طافی

فرهنگ فارسی

ناحیتی است بهندوستان با شهرهای آبادان .

لغت نامه دهخدا

طافی . (اِخ ) ناحیتی است به هندوستان با شهرهای آبادان ، و نعمت فراخ ، و مردمانش اسمرند و سپید. (حدود العالم ).


طافی . (اِخ ) نام اسبی است . (منتهی الارب ).


طافی . (ع ص ) بر آب برآینده . (منتهی الارب ). آنچه بر سر آب از سبکی و لطافت بالا برآید. ضد راسب . (غیاث اللغات ). آنچه بر روی آب ایستد. بر سر آب آمده مانند ماهی مرده ٔ در آب . رجوع به ج 2 ص 229 دُکری شود. || (اِ) پرده ای است بر شکم زیر پوست و بر زبر باریطون . یجب ان تعلم ان علی البطن بعد الجلد غشائین احدهما یسمی الطافی ... و الثانی یسمی باریطارون و یسمی المدور. (کتاب ثالث قانون ابوعلی ص 311). || کف که بر بالای قاروره و تفسره ٔ بیمار ایستد.


طافی. ( ع ص ) بر آب برآینده. ( منتهی الارب ). آنچه بر سر آب از سبکی و لطافت بالا برآید. ضد راسب. ( غیاث اللغات ). آنچه بر روی آب ایستد. بر سر آب آمده مانند ماهی مرده در آب. رجوع به ج 2 ص 229 دُکری شود. || ( اِ ) پرده ای است بر شکم زیر پوست و بر زبر باریطون. یجب ان تعلم ان علی البطن بعد الجلد غشائین احدهما یسمی الطافی... و الثانی یسمی باریطارون و یسمی المدور. ( کتاب ثالث قانون ابوعلی ص 311 ). || کف که بر بالای قاروره و تفسره بیمار ایستد.

طافی. ( اِخ ) نام اسبی است. ( منتهی الارب ).

طافی. ( اِخ ) ناحیتی است به هندوستان با شهرهای آبادان ، و نعمت فراخ ، و مردمانش اسمرند و سپید. ( حدود العالم ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] طافی، به ماهی مرده، برآمده بر سطح آب اطلاق می شود.
عنوان یاد شده به مناسبت در باب اطعمه و اشربه آمده است.
راه تذکیه ماهی
ماهی تنها در صورت زنده گرفتن از آب حلال است. بنابراین، ماهی مرده ای که بر سطح آب آمده حرام می باشد.
آزمایش حلال یا حرام بودن ماهی
به قول برخی قدما چنانچه معلوم نباشد ماهی مرده در سطح آب تذکیه شده است تاخوردن آن حلال باشد یا نه، به آب انداخته می شود، اگر با پشت روی آب قرار گیرد حرام و اگر با شکم قرار گیرد، حلال است.

پیشنهاد کاربران

🔵هسته ی تشکیل دهنده ایل بزرگ دیرڪ وند ( دریڪ وند ) 🔻🔻🔻 #eil_drik_vand🔴

🌳◀️ دریڪ
2⃣◀️ بهاروند ↙️
3⃣◀️ قلاوند ⏪ ایل بزرگ دیرڪ وند
4⃣◀️ میر ↖️
5⃣◀️ مهاجر


🌳1⃣ ایل دیرڪ وند ( دریڪ وند ) با شعبات و اقامتگاه

🔻زینیوند، یاقوند، نجفوند، طالبوند، ساتیاروند، طافی، گلالیون، کی رُفوند، شورابی، ترکارانی، خورشیدوند، شلووند، شروی، هلدی، میرزاوند، مرادعلیوند، کردلیوند، کولچپی، کهزاد، کاویانی، کرکینی، آهوبرندی، میردورقی، میرچناری، هیکی، کوگانی، کوشکی، کناری، گوران، رشنو، بن زردی، فردیوند، مهوه ای، تجار، سیراون، درتنگی، شیخ، بابایی، بازگیر، کلاوه ایی، رهداروند، چوبتراش، پمه حر، هوتاون، قجر، قاضی، ماکنالی، گوشه ای، بابارباط، باباطالب، گاوسوار، . . . و تعدادی خانوار مهاجر ازطوایف: بیرانوند، سگوند، حسنوند، دالوند، ساکی و لوطی.
🔹همچنین در دورانهای گذشته تعداد زیادی از افراد این ڪهن تبار زاگرس نشین به استانهای ایلام، کرمانشاه، همدان، مرکزی و شهرستانهای دورود و بروجرد مهاجرت نموده و در آنجا سکونت دارند،
باستناد از معمرین، بزرگان شهرستان بدره طایفه بزرگ علیشروان نیز از تبار دریڪ وند، میباشند.

2⃣طایفه بهاروند با شعبات و اقامتگاه؛
مرادعلیوند ( کیو، کهزادوند، داویدوند حیدروند، شیرولی، گنجعلی )

کردعلیوند ( ممیرزا، بهروم، نظرعلی، بهزادوند، صیفور، شاپور، ممجو )
▫کرگاه، میانکوه، الوار گرمسیری.

3⃣طایفه قلاوند با شعبات و اقامتگاه؛
مهتاوند ( باشاغا، بزرگ، کیخا، خداوردی و. . . )

میرزاوند ( فرخی، گلنار، کل ورزا و. . . . )

شادانه وند ( مرادی، بادی، شیرمرد، و. . . )
▫الوار گرمسیری.

4⃣طایفه میر با شعبات و اقامتگاه؛
میراوس، میرعالی، میرحسینعلی، میرکریم، میرروسم، میرگل اندام، میرنقی و. . . .
▫کرگاه، صیمره، منگره کرکی، الوار گرمسیر.

5⃣خانوارهای مهاجر و اقامتگاه؛
خانوارهایی از دالوند، سگوند، حسنوند، بیرانوند، ساکی، لوطی و. . .
▫میانکوه، کرگاه منطقه ییلاقی و الوار گرمسیری، صیمره مناطق قشلاقی.

طافی یکی از طوایف مهم ایل و تبار دیرک وند است

طافی برگرفته ازطاف هستش وطایفه ماهمچون طاف بااقتداروسربلنده


کلمات دیگر: