کلمه جو
صفحه اصلی

نفجان

فرهنگ فارسی

نفج ٠ نفوج ٠

لغت نامه دهخدا

نفجان. [ ن َ ف َ ] ( ع مص ) نفج. نفوج. ( از اقرب الموارد )( المنجد ). رجوع به نَفج در تمام معانی مصدری شود.


کلمات دیگر: