کلمه جو
صفحه اصلی

کلوخ انداختن

فرهنگ فارسی

افکندن کلوخ به جانب کسی یا چیزی . پرتاب کردن کلوخ به جایی یا به سویی

لغت نامه دهخدا

کلوخ انداختن. [ ک ُ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) افکندن کلوخ به جانب کسی یا چیزی. پرتاب کردن کلوخ به جایی یا به سویی :
کلوخ انداخته چون خشت در آب
کلوخ اندازیی ناکرده دریاب.
نظامی.
لتحه لتحاً؛ کلوخ انداخت بر اندام یا بر روی کسی پس داغدار ساخت یا کور کردچشم وی را. ( منتهی الارب ). و رجوع به کلوخ انداز شود.


کلمات دیگر: