( صفت ) مونث نفاث جمع : نفاثات .
دم که دردمند سینه به دهن می زند ٠ آنچه را که دردمند سینه از دهن بیرون می اندازد ٠ خونی که بیمار مصدر و از خون و خلط بیرون افکند ٠ یا آنچه از دهان به دمیدن فرو اندازد از ریز. مسواک و مانند آن ٠
دم که دردمند سینه به دهن می زند ٠ آنچه را که دردمند سینه از دهن بیرون می اندازد ٠ خونی که بیمار مصدر و از خون و خلط بیرون افکند ٠ یا آنچه از دهان به دمیدن فرو اندازد از ریز. مسواک و مانند آن ٠