کلمه جو
صفحه اصلی

قلقاس

فرهنگ فارسی

( اسم ) گوش فیل .

لغت نامه دهخدا

قلقاس. [ ق ُ ] ( معرب ، اِ )بیخ گیاهی است که آن را پزند و خورند، محرک باه و بغایت مسمن بدن و جهت سرفه و خشونت سینه و سحج امعاء و لاغری گرده و اسهال نافع و مداومت او مولد سودا و مسدد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ریشه نباتی است که پخته آن را خورند و هرگاه خوب پخته نشده باشد گزنده است. یکی آن قلقاسة است. ( اقرب الموارد ). نباتی است که نزدیک آبها میروید و در مصر کثیرالوجود است. برگش مایل بتدویر و عریض و بقدر برگ بادام از یک بیخ چندین شاخ میروید به سطبری انگشتی و به هرشاخی یک برگ میباشد و بیخش سطبرتر از زردک و کوتاه و مایل به سرخی و اندرون او سفید و با اندک قبض و تندی و لذیذ، در اول گرم و در دوم تر و به غایت مسمن بدن و صالح الغذاء و محرک باه و جهت سرفه و خشونت سینه و حنجره و سحج امعاء و لاغری گرده و اسهال نافع و نفاخ و مداومت اومولد سوداء و مسدد و مصلحش عسل و سکنجبین و ادویه خوشبو و تخم او در افعال قریب به تخم کرنب و قدر شربت از تخم او دو درهم است و قسمی از قلقاس صلب و مستدیر میباشد و هر چند طبخ دهند پخته نمیشود و ضماد او جهت نضج اورام و ذرور سوخته او جهت قروع و قلاع و تقویت موی مؤثر است. ( تحفه حکیم مؤمن ). تیره قلقاس مشتمل بر چند نوع گیاه که برای زینت کاشته میشوند.یکی از آنها گل شیپوری است. جنس دیگر آن قلقاس است که ریشه آن شیره سمی دارد و سابقاً خشک کرده آن راکه سمیتش کمتر است در رماتیسم به کار میبردند. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 298 ) ( کار آموزی داروسازی ص 179 ).

دانشنامه آزاد فارسی

قُلْقاس (taro)
قُلْقاس
گیاهی از خانوادۀ گل شیپوری، با نام علمی Colocasia antiquorum. بومی نواحی گرمسیری آسیا، مخصوصاً هند و سیلان، است و ساقه های زیرزمینی آن خوراکی و منبع غذای مردم پولینزی است. این گیاه در ایران نمی روید.


کلمات دیگر: