آنکه سپند سوزد چشم بد را
سپندی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سپندی. [ س ِ پ َ ] ( ص نسبی ) آنکه سپند سوزد چشم بد را :
ای سپندی منشین خیز سپند آر سپند
تا ترا سازم از این چشم گرامی مجمر.
ای سپندی منشین خیز سپند آر سپند
تا ترا سازم از این چشم گرامی مجمر.
فرخی ( دیوان ، عبدالرسولی ص 108 ).
پیشنهاد کاربران
سپندی: تقدس
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۹۳.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۹۳.
کلمات دیگر: