کلمه جو
صفحه اصلی

خزین

فارسی به انگلیسی

furry

فرهنگ فارسی

گوشت بوی گرفته و متغیر شده

لغت نامه دهخدا

خزین. [ خ َ ] ( ع ص ) گوشت بوی گرفته و متغیر شده. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ).

پیشنهاد کاربران

خزین فامیلی است و معنی آن یعنی ناودار و کشتی ران و همچنین در یک حالتی آمیخته شده از زبان شوروی سابق یا روسیه


کلمات دیگر: