کلمه جو
صفحه اصلی

رژی

فرهنگ فارسی

بزمان صدارت میرزا حسینخان مشیر الدوله امتیاز راه آهن بدولت انگلیس داده شده بود

لغت نامه دهخدا

رژی. [ رِ ] ( اِخ ) به زمان صدارت میرزا حسینخان مشیرالدوله امتیاز راه آهن به دولت انگلیس داده شده بود که به موقع اجرا نرسید و این معامله همیشه مورد بحث و ادعای دولت انگلیس با دولت ایران بود تا مراجعت ناصرالدین شاه از سفر سیم فرنگ ( 1307 هَ. ق. ) زمان وزارت میرزا علی اصغرخان امین السلطان امتیاز انحصار تجارت داخله و خارجه کلیه اقسام توتون و تنباکو و لوازم آنرابه یک کمپانی انگلیسی دادند و امتیاز راه آهن سابق الذکر را لغو کردند. در شهر رجب 1308 نمایندگان کمپانی دخانیات در تحت ریاست ارسن نامی وارد تهران و مشغول عمل شدند. باغ ایلخانی واقع در جهت غربی خیابان علأالدوله که در امتداد سفارت خانه انگلیس است محل مرکزی کمپانی شد. چون مهم ترین ولایت محصول دخانی شیراز بودبدواً از اعضای کمپانی چند نفری به شیراز رفتند و اول هم از شیراز عدم رضایت ملت از این معامله ظهور کرد و اجتماعاتی تشکیل شد. اعضاء کمپانی در خارج شهر ماندند. والی فارس به مسالمت مشغول تصفیه امر گردید ولی نتیجه نگرفت لذا به مردم سخت گرفتند. حاج سیدعلی اکبر مجتهد فال اسیری را هم از شیراز به عتبات تبعید کردند. اعضاء کمپانی داخل شهر و مشغول گرفتن اجناس موجودی تجار و زارعین شدند. از شدت تعدی مردم در بقعه امامزاده سیداحمد معروف به شاه چراغ متحصن گردیدند. این اخبار که به اصفهان و طهران رسید اظهار کدورت و شکایت علما از رفتار کمپانی و کردار حکومت شیراز در تبعید حاج سیدعلی اکبر و سخت گرفتن با مردم شروع گردید. سید مذکور هم به سُرَّمَن ْرَأی ̍ رفت و خدمت آقامیرزا محمدحسن حجةالاسلام شیرازی واقعه را عرض کرد. میرزا در رفع ید کمپانی و استرضای خاطر حاج سیدعلی اکبر بتوسط کامران میرزای نایب السلطنه که وزیر جنگ و حاکم طهران بود تلگرافی به شاه کرد. 19 ذی الحجه 1308 نایب السلطنه در جواب میرزا تلگراف نمود: «مراتب به عرض همایونی رسید. به مشیرالوزاره امر شد خدمت جنابعالی شرفیاب شود. مطلب را مفصلاً عرض خواهد کرد. 7 محرم 1309». چندی بعد مشیرالوزاره خدمت میرزا رفت و از صلاح و فساد طرفین قضیه هرچه گفت قانع نشدند. مجدداً میرزا توسط نایب السلطنه تلگرافی به شاه مخابره نمود. خود شاه اینطور جواب دادند: «جناب ! تلگراف شما به حضور ما رسید، تلگرافی هم سابقاً کرده بودید، جواب آنرامفصلاً توسط میرزا محمودخان مشیرالوزاره کارپرداز سابق بغداد به آنجناب فرستادیم. البته تماماً را حالی و خاطرنشان آنجناب کرده است و اگر تکلیف باشد چون جوابهای این اظهارات شما خیلی مطول است که مطالب حالی آن جناب شود البته بهتر است که با پست داده شود. به جناب امین السلطان فرمودیم که فرمایشات را مفصلاً با پست بزودی به آنجناب بنویسد و خواهد فرستاد. البته بعد از ملاحظه آنها خواهید فهمید که دولت هرگز شأن و استقلال و حفظ ناموس و منافع و آزادی رعیت خود را به دیگری نداده است و در کمال سختی نگاه داشته است و خواهد داشت ان شاء اﷲ». چون از این گونه جوابها نتیجه حاصل نشد و خبر مداخله میرزا به همه جا رسید از تمام ولایات ایران باب مکاتبه بین علماء بلدان و میرزا مفتوح شد. اول دفعه علمای اصفهان استعمال دخانیات را ترک کردند. مردم اصفهان هم متابعت نمودند و مراتب رابه میرزا نوشتند. علمای طهران هم همه روزه در منزل آقا میرزا حسن مجتهد آشتیانی مجتمع میشدند و مستقیماًبا دولت مذاکره میکردند، تا در روز پنجشنبه غره شهر جمادی الاولی 1309 سواد حکمی از طرف میرزای شیرازی در طهران انتشار یافت و به دیوارهای معابر عمومی و مساجد چسبانیدند و هزارها نسخه از آن در دست مردم بود که : «الیوم استعمال تنباکو و توتون بأی نحو کان درحکم محاربه با امام زمان صلواةاﷲ علیه است. حرره الاحقر محمدحسن الحسینی ». دولت از میرزای آشتیانی اصل آنرا مطالبه کرده و توضیحاتی خواست ولی اصل آن رؤیت نشد لهذا اولیای دولت گفتند این حکم جعل شده و اصلی ندارد و اما کجا مردم طهران گوش به این تکذیب دادند.در همان روز کلیه قهوه خانه ها را بستند و قلیان و چپقها را شکستند، حتی در دربار سلطنت هم شرب دخان متروک شد. از این ساعتها کار از دست خواص خارج و عوام داخل کارزار گردید و با دولت طرف شدند. بعضی از علما و اعیان از میرزای شیرازی سؤال کردند آیا چنین حکمی فرموده اید؟ جواب دادند که بلی حکم کرده ام. دولت مستأصل شد. شاه امر کرد وجوه اعیان مملکت و هیئت دولت در منزل نایب السلطنه اجلاس کنند. میرزای آشتیانی و شش تن دیگر از علماء هم حاضر شوند در این خصوص مذاکره نمایند. پس از انعقاد مجلس صورت امتیازنامه را قرائت کردند، به کلمه منیپول که رسید علماء معنی آنرا سؤال نمودند. گفته شد یعنی انحصار. علماء گفتند همین کلمه کافی است که این امتیاز بر خلاف شرع است و الناس مسلطون علی اموالهم. چه در این مجلس چه مجالس دیگر اولیای دولت هرچه خواستند که علماء حکم حرمت را رفع نمایند قبول نکردند. دولت با کمپانی توافق کردند که امتیاز تصرفات کمپانی در کلیه ولایات داخله لغو شود و فقط تجارت خارجی تنباکو و توتون با او باشد. علما نپذیرفتند. روز جمعه 23 جمادی الاولی 1309 صورت اعلانی به دیوارها چسبیده بود که بر حسب حکم میرزای شیرازی روز دوشنبه جهاد است. شاه دستخط شدیدی به خط خود به میرزای آشتیانی نوشت که این حرکات چیست و محرک کیست ؟او هم جواب ناصوابی داد. کار ازدحام بالا گرفت. فرنگیها مضطرب شدند. سفیر روس از سایر سفراء و رئیس کمپانی دعوتی کرد و وخامت اوضاع را تذکر داد. همه تصدیق کردند. قرار شد رئیس کمپانی جداً به دولت بگوید یا جواب علماء و مردم را بدهند یا خسارت کمپانی را جبران کنند که دولت از هر طرف به مضیقه افتاد. بالاخره به میرزای آشتیانی گفتند یا رفع حرمت را به مردم اعلان کنید یا چندی از طهران بروید. میرزا جواب داد حکم حرمت را من نکرده ام تا حکم حلیت بدهم ، ولی امروز و فردارا به من مهلت بدهید، پس خود از طهران میروم. علما همه متّحد گردیدند که روز دوشنبه به اتفاق میرزا حرکت نمایند. مردم فهمیدند. روز دوشنبه 3 جمادی الاَّخره 1309 دکانها و بازارها بسته شد و از حرکت علماء مانعشدند. از هر طبقه هزارها مرد و زن جلو عمارت دولتی جمع گردیدند. شورش کردند. نایب السلطنه بیرون آمد مگربه استمالت جلوگیری کند. مردم حمله نمودند. زنها سنگ انداختند. نایب السلطنه به اندرون برگشت. آقا بالاخان رئیس فوج مخصوص فرمان آتش فنگ داد. فوج شلیک کرد. چند نفر را کشتند. شاه دلتنگ شد و امر کرد تفنگ نیندازند. عضدالملک را به مجلس علماء فرستاد. اولیای دولت و زعمای ملت متفق شدند و شب و روز کار کردند تا این امتیاز بکلی ملغی گردید و دولت خسارت کمپانی را تعهد نمود و مردم هرکس به کار خود مشغول و جمعیتها متفرق گشت. روز سه شنبه 25 جمادی الاَّخره 1309 میرزای آشتیانی و سائر علماء به مسجد شاه رفتند و الغاء امتیاز و اذن استعمال دخان را از طرف میرزای شیرازی به مردم اعلام نمودند و در همان روز تمام قهوه خانه ها باز شد و وجوه طبقات جشن گرفتند و شب در بازار چراغان کردند. یری الشاهد ما لایری الغائب. ( از یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

در دوران سلطنت ناصرالدین شاه انگلیسی ها در رقابتی تنگاتنگ با روس ها موفق به گرفتن امتیاز های متعددی از ایران شدند که امتیاز های رویتر ، بانک شاهنشاهی و توتون و تنباکو ( رژی یا تالبوت ) از جمله مهم ترین آنها بود


کلمات دیگر: