کلمه جو
صفحه اصلی

تخته پاره

فارسی به انگلیسی

flotsam

فرهنگ فارسی

تخته های جدا شده از کشتی شکسته و جز آن .

لغت نامه دهخدا

تخته پاره. [ ت َ ت َ / ت ِ رَ / رِ ] ( اِ مرکب )تخته های جداشده از کشتی شکسته و جز آن :
صحبت غنیمت است بهم چون رسیده ایم
تا کی دگر بهم رسد این تخته پاره ها.
صائب.
شکستگان ز حوادث غمی نمی دارند
که تخته پاره ز طوفان نمی کند پروا.
وحید.
خردی گزین که خردی زآفت مسلم است
کشتی چو بشکند چه زیان تخته پاره را.
وحید.

پیشنهاد کاربران

جداشده


تکه ی چوبی ( تکه هایی که از کشتی جداشده )

تکه هایی که از کشتی جدا شده است


تکه های جدا شده ی کشتی

تکه چوبی که از کشتی جدا شده


کلمات دیگر: