کلمه جو
صفحه اصلی

چرخ گر

فرهنگ فارسی

چرخ کار ٠ فلز تراش

لغت نامه دهخدا

چرخ گر. [ چ َ گ َ ] ( ص مرکب ) چرخ کار. فلزتراش. تراشگر. آنکه تیغ و خنجر و ظروف نقره و مس و مانند آن را برچرخ کشد. رجوع به چرخ کار و چرخ کاری و چرخگری شود.


کلمات دیگر: