کلمه جو
صفحه اصلی

جبل النار

فرهنگ فارسی

کوهی میان بحر عدن

لغت نامه دهخدا

جبل النار. [ ج َ ب َ لُن ْ نا ] (ع اِ مرکب ) کوه آتش افشان . برکان . رجوع به برکان شود. (یادداشت مؤلف ).


جبل النار. [ ج َ ب َ لُن ْ نا ] ( ع اِ مرکب ) کوه آتش افشان. برکان. رجوع به برکان شود. ( یادداشت مؤلف ).

جبل النار. [ ج َ ب َ لُن ْ نا ] ( اِخ ) کوهی است در میان بحر عدن و پیوسته آتشی از آن جبل در اشتعال باشد. بعضی از عدنیان گویند که قومی ازنسل هارون در آن کوه ساکنند. ( از حبیب السیر چ تهران ، خاتمه ص 414 ). جزء جبال غریبه و از افسانه هاست.

جبل النار. [ ج َ ب َ لُن ْ نا ] ( اِخ ) نام کوهی است به صقلیه. ابن جبیر گوید: و اما الجبل الشامخ الذی بالجزیرة [ بجزیرة صقلیة ] المعروف بجبل النار فشأنه ایضاً عجیب... ( رحله ابن جبیر ).

جبل النار. [ ج َ ب َ لُن ْ نا ] (اِخ ) کوهی است در میان بحر عدن و پیوسته آتشی از آن جبل در اشتعال باشد. بعضی از عدنیان گویند که قومی ازنسل هارون در آن کوه ساکنند. (از حبیب السیر چ تهران ، خاتمه ص 414). جزء جبال غریبه و از افسانه هاست .


جبل النار. [ ج َ ب َ لُن ْ نا ] (اِخ ) نام کوهی است به صقلیه . ابن جبیر گوید: و اما الجبل الشامخ الذی بالجزیرة [ بجزیرة صقلیة ] المعروف بجبل النار فشأنه ایضاً عجیب ... (رحله ٔ ابن جبیر).



کلمات دیگر: