کلمه جو
صفحه اصلی

تب عصبی

فرهنگ فارسی

۱ - تب هایی که در قولنج کبدی و کلیوی دیده میشود . ۲ - تب های ضربه ای که در اثر ضربه های وارد بمغز و بصل النخاع دیده میشود . ۳ - تب هایی که مربوط به ضایعات مغزی است .

لغت نامه دهخدا

تب عصبی. [ ت َ ب ِ ع َ ص َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) 1 - تب هایی که در قولنج کبدی و کلیوی دیده میشود. 2 - تب های ضربه ای که در اثر ضربه های وارد بمغز و بصل النخاع دیده میشود. 3 - تب هایی که مربوطبه ضایعات مغزی است. رجوع به فیزیولوژی دکتر کاتوزیان ج 2 ص 244 و رجوع به تب و دیگر ترکیب های آن شود.


کلمات دیگر: